ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــــر مـــــردم
نبود دستکش و مواد ضدعفونی در رشت/ سهراب حسن زاده: در رشت دستکش و مواد ضدعفونیکننده در داروخانهها و بازار پیدا نمیشود. با چنین وضعیتی چگونه میتوان با این بیماری مبارزه کرد؟ از وزیر محترم بهداشت تقاضای رسیدگی داریم.
حقالتدریس معوقه مرا پرداخت نمیکنند/ علی کیانی: بهدلیل سهلانگاری مزمن مدیر یکی از دبیرستانهای منطقه ۷ در اجرای تعهد فیمابین در سال تحصیلی 97-96 و احتساب اندک مبلغ تکمیلی توافقی بهجای کل حقالتدریس یک ساله شکایت دارم. بویژه اینکه اداره مزبور باوجود صدور دستور مصرح ریاست منطقه مبنی بر رسیدگی عاجل و متن مصرح نامه شماره ۷/۳۵۱۶۸۹/۱۱ - ۹۷/۹۲۴ صادره از سوی همان منطقه، حقالتدریس معوقه مرا پرداخت نکرده و وزارت محترم متبوع نیز با وجود ارسال ۵ فقره شکایت از طریق سامانه رسیدگی به شکایات، تاکنون هیچ گونه پاسخی به بنده نداده است؟!
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــــر مـــــردم
نبود دستکش و مواد ضدعفونی در رشت/ سهراب حسن زاده: در رشت دستکش و مواد ضدعفونیکننده در داروخانهها و بازار پیدا نمیشود. با چنین وضعیتی چگونه میتوان با این بیماری مبارزه کرد؟ از وزیر محترم بهداشت تقاضای رسیدگی داریم.
حقالتدریس معوقه مرا پرداخت نمیکنند/ علی کیانی: بهدلیل سهلانگاری مزمن مدیر یکی از دبیرستانهای منطقه ۷ در اجرای تعهد فیمابین در سال تحصیلی 97-96 و احتساب اندک مبلغ تکمیلی توافقی بهجای کل حقالتدریس یک ساله شکایت دارم. بویژه اینکه اداره مزبور باوجود صدور دستور مصرح ریاست منطقه مبنی بر رسیدگی عاجل و متن مصرح نامه شماره ۷/۳۵۱۶۸۹/۱۱ - ۹۷/۹۲۴ صادره از سوی همان منطقه، حقالتدریس معوقه مرا پرداخت نکرده و وزارت محترم متبوع نیز با وجود ارسال ۵ فقره شکایت از طریق سامانه رسیدگی به شکایات، تاکنون هیچ گونه پاسخی به بنده نداده است؟!
دولت علیه کرونا؛ شبکهساز، اطلاعرسان اجماعساز، محلیاندیش و مقتدر
محمد فاضلی
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
من معتقدم همه دولتها در مقابل چالش کرونا به مشکلات جدی برخواهند خورد. نوام چامسکی، زبانشناس و فیلسوف امریکایی معتقد است دولتهای امروز جهان برای انجام کارهای کوچک، خیلی بزرگ هستند و برای انجام کارهای بزرگ خیلی کوچک هستند. ایده چامسکی این است که دولت امریکا برای مثال میتواند ظرف دو هفته عراق را اشغال کند، اما همین دولت قادر نیست برای تغییر اقلیم یا ایجاد ثبات در خاورمیانه و خود عراق کاری انجام دهد. بخشی از این شکست دولتها در مقابل مسائلی نظیر تغییر اقلیم یا ایجاد ثبات در خاورمیانه، نتیجه بدخیم بودن این گونه مسألههاست. من بارها در نوشتارها و سخنرانیها و حتی اخیراً بویژه بحران کرونا در یک فایل صوتی، توضیح دادهام که مسائل بدخیم، تعریف دقیق و راهحلهای شناختهشدهای ندارند، فناوری غلبه بر آنها مشخص نیست و موفقیت در حل مسأله نیز تابع هماهنگ شدن و تغییرات رفتاری در انسانهای بیشماری است. دولتها دقیقاً در مواجهه با این مسائل است که عیار توانمندیشان آشکار میشود.
دولتی که میخواهد مسأله بدخیم را حل کند - و به عبارت دقیقتر میخواهد آنرا تعدیل کند زیرا این گونه مسائل راهحلهای قطعی ندارند و احتمالاً هرگز از بین نمیروند بلکه کم و زیاد میشوند – باید قابلیتهایی داشته باشد که اکثر دولتهای جهان از آنها بهره اندکی دارند و این یکی از تبیینهای فروماندگی و ناکارآمدی دولتها در مقابل این گونه مسائل است. پاسخ پرسش چامسکی درخصوص فروماندگی و ناکارآمدی دولتها در واقع تا اندازه زیادی در این امر نهفته است که فناوری و راهکار اشغال عراق، هزاران سال است که بر بشر مکشوف است (کاربرد شدید نیروی نظامی)، نیاز به هماهنگی میانبخشی هم ندارد (نیروهای نظامی قادرند این کار را مانند همه آنچه در طول تاریخ انجام دادهاند، به سرانجام برسانند) و نیازمند تغییر رفتار میلیونها انسان هم نیست، کافی است نیروهای نظامی با تکیه بر تجهیزات، درست عمل کنند اما مسائلی مثل غلبه بر کرونا اصلاً چنین خصایصی ندارند.
غلبه بر کرونا راهحل و فناوری شناختهشدهای ندارد که بر سر آن اجماع باشد. هر راهکاری از قرنطینه گرفته تا کاربرد نیروی قهری علیه کسانی که بیمسئولیت رفتار میکنند، تعطیل کردن یا اطلاعرسانی برای ارتقای آگاهی و بهداشت عمومی، و بستههای حمایت اقتصادی و اجتماعی از آسیبدیدگان کرونا محل مناقشهاند. شکست دادن کرونا نیازمند هماهنگ عمل کردن سازمانهای مختلف از بخشهای بهداشتی و درمانی تا سازمانهای اقتصادی، شهرداریها و حتی نیروهای نظامی و انتظامی، راهنمایی و رانندگی و سازمانهای مردمنهاد است. همین نیازمندیهای غلبه بر کرونا را که کنار هم بگذاریم، معلوم میشود که دولت باید خصایص زیر را داشته باشد.
اول. دولت باید تسهیلگر ارتباط همه سازمانها و کنشگرانی باشد که قرار است برای غلبه بر کرونا با یکدیگر همکاری کنند. دولت باید در نقش «تسهیلگر شبکهساز» عمل کند. شبکهها حداقل در این سطوح باید ساخته شوند: 1. شبکه افراد-افراد (افراد مهم تأثیرگذار، تصمیمساز و تصمیمگیر باید با دستورکار مشخص به یکدیگر وصل شوند)، 2. شبکه افراد-سازمانها (افراد تأثیرگذار با دستورکار مشخص باید به سازمانهای مؤثر بر بحران کرونا وصل شوند)، 3. شبکه سازمان-سازمان در حکومت (شبکهای متشکل از سازمانهایی نظیر وزارت بهداشت، وزارت کشور، شهرداریها و ... باید شکل بگیرد)، 4. شبکه سازمانهای عمومی-خصوصی (شبکهای متشکل از سازمانهای درون حکومت و بخش خصوصی که در امور مختلف از جمله تمهید کالا و خدمات فعالیت میکنند)، 5. شبکه سازمانهای حکومتی - سازمانهای مردمنهاد. این شبکهها در حکومتهای باظرفیت و توانمند تاحدود زیادی از قبل وجود دارند و پیدایش و قوامشان نشاندهنده سطوح مختلف توسعهیافتگی است، اما اگر حکومتی فاقد این شبکههاست، باید دولت در لحظات بحرانی به عنوان تسهیلگر ساخت این شبکهها عمل کند.
این بدان معناست که دولت باید در ستاد مقابله با کرونا تیمهای اندیشهورزی داشته باشد که اقدامات ضروری برای تعدیل بحران را شناسایی کرده و ارتباطات شبکهای لازم برای پیشبرد آن اقدامات را تعیین کنند و بر اساس آنها نسبت به شبکهسازی اقدام نمایند.
دوم. شبکههایی که طراحی و ساخت آنها را دولت تسهیلگری میکند، برای آنکه مؤثر عمل کنند به دادههایی نیاز دارند که برخی از آنها موجود است و برخی دیگر را باید به سرعت تولید کرد. دادههای موجود و آنها که تولید میشوند باید به سرعت در اختیار بخشهایی از شبکه گذارده شوند که به آنها احتیاج دارند. افراد و سازمانهای شبکه نیز باید سازوکاری برای اعلام نیازمندیهای دادهای خود و به همان میزان نیز باید ظرفیتهایی برای تحلیل دادهها و تولید آنها به اطلاعات داشته باشند. دولت در اینجا نقش تسهیلگر اشتراکگذاری دادهها را بازی میکند. این نقش در شرایطی که سازمانها معمولاً در مقابل به اشتراک گذاشتن دادهها مقاومت میکنند بسیار اهمیت دارد. دولتی که این چنین دادههایی را به اشتراک میگذارد، تولید میکند و ظرفیتهای پردازش آنها را پدید میآورد، همچنین باید به ابزارهای اطلاعرسانی مجهز باشد. آنچه دولت انجام میدهد (اعم از شبکهسازی و دادهپردازی) باید با جامعه به اشتراک گذاشته شود. جامعه باید در جریان آنچه انجام میگیرد باشد تا هم ظرفیتهای کنش فردی بر اثر دریافت اطلاعات ارتقا یابد و هم جامعه اعتماد پیدا کند که دولت در حال کار کردن است. این مهم است که هر اقدامی با هدف اعتمادسازی صورت بگیرد. هیچ مسأله بدخیمی در شرایط بیاعتمادی حل نمیشود زیرا بیاعتمادی مانع جدی رویکرد همهباهم به حل مسأله است که در مواجهه با مسائل بدخیم حیاتی است.
سوم. دولت با ترکیبی از تسهیلگری برای همکاری بینشبکهای، تولید و به اشتراک گذاشتن دادهها، ارتقای ظرفیتهای تحلیلگری دادهها و اطلاعرسانی شفاف که تا حدی علیه ظرفیتهای بالقوه تعارض بینسازمانی عمل میکند، به علاوه همه سازوکارهایی که در دسترس دارد تا گفتوگوی اجتماعی فراگیر با جامعه را پیش ببرد، در نقش یک اجماعساز عمل میکند. همان گونه که در ابتدای یادداشت نوشتم، مسائل بدخیم همگی راهحلهایی مناقشهبرانگیز دارند. قرنطینه یک شهر یا تعطیل کردن را در نظر بگیرید. مخالفان و موافقان بسیار دارد و هر کدام به جوانبی از پیامدها اشاره میکنند که سود و زیانشان اغلب ناشناخته است و فقط در چارچوب تجربیات شخصی تصمیمسازان و تصمیمگیران معنادار به نظر میرسند. اگر دولت به خوبی کار تولید و دادهپردازی را پیش ببرد، دادهها و تحلیل آنها را به اشتراک بگذارد و گفتوگوی اجتماعی درباره آنها را شکل دهد، بخت بیشتری برای اجماع حاصل میشود. این کارها باید در کوتاهترین زمان ممکن صورت گیرند بالاخص در شرایطی که از قبل رویههای مشخصی برای تصمیمگیری و اقدام وجود ندارد یا حتی تصمیمات اخذشده بر اساس رویههای سازمانی و حکومتی پیشین به بنبست رسیدهاند. دولت باید همه ابزارهای اجماعسازی خود را بهکار بگیرد. فرماندهی واحد بعد از طی شدن فرآیندهای اجماعسازی، کلیدی راهگشا در این امر است.
چهارم. کرونا مانند بقیه مسائل بدخیم، ماهیت محلی دارد. سازوکار شیوع کرونا در قم با رشت تاحدودی – حداقل در مراحل ابتدایی – فرق میکند. حرم مقدس حضرت معصومه(س) در قم هست اما در رشت نیست، بنابراین اقدام برای پیشگیری نیز در این دو شهر متفاوت است. فرهنگها، سازمان اقتصادی و قدرتهای مؤثر بر فرآیند پیشگیری در سطح محلی عمل میکنند. اشتباه بزرگ آن است که برای مسألهای بدخیم که در طول مدت عمر خود تغییر شکل میدهد (و در خصوص کرونا بهطور خاص حتی ممکن است علاوه بر تغییر صفات و خواص اپیدمی کرونا، خود ویروس نیز جهش کند و خواص آن تغییر کند) نسخههای ملی و یکدست پیچیده شود. محلیاندیشی و محلی عمل کردن در خصوص مسأله کرونا به معنای ضرورت دادن اختیارات ویژه به استانداران برای اقدام محلی است. در واقع همه کارهایی که تاکنون برشمردم، باید در سطح محلی توسط استانداران تکرار شود. یعنی ساختن شبکه، دادهپردازی و اجماعسازی در سطح محلی توسط استانداران و مقامات محلی تکرار شود. بزرگترین شبکهای که دولت باید رهبری کند، شبکهای از شبکههای ساختهشده در سطح ملی و سطوح استانی است. این کلانشبکه است که واکنش ملی و همزمان محلی در برابر اپیدمی کرونا را ممکن میکند.
پنجم. دولتــــی / حکومتی که ظرفیتها و اقدامات برشمرده شده در بندهای اول تا چهارم را در خود بروز دهد و حتی اگر تاکنون ایجاد نکرده باید سریعاً نسبت به ایجاد آنها اقدام کند، باید مقتدر باشد. ماکس وبر جامعهشناس آلمانی تعریفی از دولت دارد که دقیقاً در این لحظه از تاریخ ایران معنا مییابد. دولت موجودیتی سازمانی است که اقتدار اعمال خشونت مشروع را در محدوده سرزمینی مشخصی داراست. دولت باید اقتدار خود را در سطوح مختلف نشان دهد. هر تصمیمی که از درون شبکههای ایجادشده، به کمک دادههای تولید و پردازششده، در فرآیندهای اجماعسازی بیرون میآید و در مقیاس ملی و محلی متناسبسازی شده است، باید با اقتدار اجرا شود و دولت از حق اعمال خشونت مشروع خود برای اجرای آنها استفاده کند. بدیهی است تصمیماتی که خروجی فرآیندهای چهارگانه شبکهسازی، دادهپردازی، اجماعسازی و محلیاندیشی نباشند، چنان با واقعیت ناجور و ناسازگار درمیآیند و چنان از نظر مجریانشان نادرست و نامعقول جلوه میکنند که ظرفیت دولت برای اجرای آنها به حداقل میرسد و در اصل مشروعیت اجرا را از دست میدهند. اقتدار محصول شعار، فریاد یا خشونت در عمل نیست، محصول فرآیند است.
حتی اگر بر اساس تجربه چین وضعیت آینده را برآورد کنیم، باید منتظر باشیم که بحران کرونا در دو سه ماه آینده نیز کشور را درگیر کند. هیچ زودگذری در این بحران نیست و بنابراین اگر دولت و نظام تاکنون نسبت به ظرفیتسازی مطابق آنچه در این نوشتار آمده است اقدام نکردهاند و چنانکه عقلای قوم این چنین رویکردی را عاقلانه میانگارند، نسبت به تکمیل و عملیاتی کردن آن اقدام کنند. بدیهی است در پیش گرفتن چنین رویکردی نیازمند بهکار گرفتن افرادی است که نسبت به حل مسأله تعهد داشته باشند، تماموقت درگیر این مسأله شوند، از ظرفیتهای ذهنی لازم برای درک و پیشبرد این رویکرد برخوردار باشند و اختیارات کافی برای دنبال کردن آن در اختیارشان قرار گیرد. گام بعدی تبدیل کردن هر یک از وجوه این پیشنهاد به طرح و برنامه عملیاتی است که گام به گام آن به دقت تشریح شده باشد. این نکته را هم باید در نظر داشت که چنین رویکردی برای همه وجوه مسأله یعنی در درجه اول خود اپیدمی کرونا و کنترل کردن شیوع آن با اولویت سلامت جامعه و جان شهروندان و در درجات بعدی برای کنترل عواقب اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی آن ضروری است.
سخن آخر اینکه میدانم عمل کردن بر اساس آنچه در این متن آمد تا چه اندازه دشوار است، اما نقطه امیدواری این است که حکومتها درست در لحظاتی که در مقابل مسائلی پیچیده نظیر کرونا قرار میگیرند، فرصت مییابند تا باورها، رویهها و عملکردهای کهنه و پوسیده خود را دور بریزند و به ناکارآمدی رویه همیشگی ایمان بیاورند یا مشروعیت گذشته چنان فرو بریزد که راهی جز بازنگری باقی نماند. این لحظات تاریخساز هستند. درست در لحظه فروریزی کهنه و پوسیده است که چشماندازی از تعدیل مسأله و قابلیتسازی از مسیر موفقیت در بهبود مسأله ظهور میکند، اعتمادبهنفس ایجاد میشود و انرژی عاطفی از بهبود در مسأله، کنشگران زیادی را به حرکت وامیدارد، اعتماد و دانش خلق میشود و جهان ذره ذره تغییر میکند. مهم این است که روشهای کهنه حل مسأله فروبریزند و کنشگران این فروریزی را باور کنند و نکوشند به هر قیمتی آنرا سر پا نگه داشته و نمایشی از موفقیت ارائه کنند.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
من معتقدم همه دولتها در مقابل چالش کرونا به مشکلات جدی برخواهند خورد. نوام چامسکی، زبانشناس و فیلسوف امریکایی معتقد است دولتهای امروز جهان برای انجام کارهای کوچک، خیلی بزرگ هستند و برای انجام کارهای بزرگ خیلی کوچک هستند. ایده چامسکی این است که دولت امریکا برای مثال میتواند ظرف دو هفته عراق را اشغال کند، اما همین دولت قادر نیست برای تغییر اقلیم یا ایجاد ثبات در خاورمیانه و خود عراق کاری انجام دهد. بخشی از این شکست دولتها در مقابل مسائلی نظیر تغییر اقلیم یا ایجاد ثبات در خاورمیانه، نتیجه بدخیم بودن این گونه مسألههاست. من بارها در نوشتارها و سخنرانیها و حتی اخیراً بویژه بحران کرونا در یک فایل صوتی، توضیح دادهام که مسائل بدخیم، تعریف دقیق و راهحلهای شناختهشدهای ندارند، فناوری غلبه بر آنها مشخص نیست و موفقیت در حل مسأله نیز تابع هماهنگ شدن و تغییرات رفتاری در انسانهای بیشماری است. دولتها دقیقاً در مواجهه با این مسائل است که عیار توانمندیشان آشکار میشود.
دولتی که میخواهد مسأله بدخیم را حل کند - و به عبارت دقیقتر میخواهد آنرا تعدیل کند زیرا این گونه مسائل راهحلهای قطعی ندارند و احتمالاً هرگز از بین نمیروند بلکه کم و زیاد میشوند – باید قابلیتهایی داشته باشد که اکثر دولتهای جهان از آنها بهره اندکی دارند و این یکی از تبیینهای فروماندگی و ناکارآمدی دولتها در مقابل این گونه مسائل است. پاسخ پرسش چامسکی درخصوص فروماندگی و ناکارآمدی دولتها در واقع تا اندازه زیادی در این امر نهفته است که فناوری و راهکار اشغال عراق، هزاران سال است که بر بشر مکشوف است (کاربرد شدید نیروی نظامی)، نیاز به هماهنگی میانبخشی هم ندارد (نیروهای نظامی قادرند این کار را مانند همه آنچه در طول تاریخ انجام دادهاند، به سرانجام برسانند) و نیازمند تغییر رفتار میلیونها انسان هم نیست، کافی است نیروهای نظامی با تکیه بر تجهیزات، درست عمل کنند اما مسائلی مثل غلبه بر کرونا اصلاً چنین خصایصی ندارند.
غلبه بر کرونا راهحل و فناوری شناختهشدهای ندارد که بر سر آن اجماع باشد. هر راهکاری از قرنطینه گرفته تا کاربرد نیروی قهری علیه کسانی که بیمسئولیت رفتار میکنند، تعطیل کردن یا اطلاعرسانی برای ارتقای آگاهی و بهداشت عمومی، و بستههای حمایت اقتصادی و اجتماعی از آسیبدیدگان کرونا محل مناقشهاند. شکست دادن کرونا نیازمند هماهنگ عمل کردن سازمانهای مختلف از بخشهای بهداشتی و درمانی تا سازمانهای اقتصادی، شهرداریها و حتی نیروهای نظامی و انتظامی، راهنمایی و رانندگی و سازمانهای مردمنهاد است. همین نیازمندیهای غلبه بر کرونا را که کنار هم بگذاریم، معلوم میشود که دولت باید خصایص زیر را داشته باشد.
اول. دولت باید تسهیلگر ارتباط همه سازمانها و کنشگرانی باشد که قرار است برای غلبه بر کرونا با یکدیگر همکاری کنند. دولت باید در نقش «تسهیلگر شبکهساز» عمل کند. شبکهها حداقل در این سطوح باید ساخته شوند: 1. شبکه افراد-افراد (افراد مهم تأثیرگذار، تصمیمساز و تصمیمگیر باید با دستورکار مشخص به یکدیگر وصل شوند)، 2. شبکه افراد-سازمانها (افراد تأثیرگذار با دستورکار مشخص باید به سازمانهای مؤثر بر بحران کرونا وصل شوند)، 3. شبکه سازمان-سازمان در حکومت (شبکهای متشکل از سازمانهایی نظیر وزارت بهداشت، وزارت کشور، شهرداریها و ... باید شکل بگیرد)، 4. شبکه سازمانهای عمومی-خصوصی (شبکهای متشکل از سازمانهای درون حکومت و بخش خصوصی که در امور مختلف از جمله تمهید کالا و خدمات فعالیت میکنند)، 5. شبکه سازمانهای حکومتی - سازمانهای مردمنهاد. این شبکهها در حکومتهای باظرفیت و توانمند تاحدود زیادی از قبل وجود دارند و پیدایش و قوامشان نشاندهنده سطوح مختلف توسعهیافتگی است، اما اگر حکومتی فاقد این شبکههاست، باید دولت در لحظات بحرانی به عنوان تسهیلگر ساخت این شبکهها عمل کند.
این بدان معناست که دولت باید در ستاد مقابله با کرونا تیمهای اندیشهورزی داشته باشد که اقدامات ضروری برای تعدیل بحران را شناسایی کرده و ارتباطات شبکهای لازم برای پیشبرد آن اقدامات را تعیین کنند و بر اساس آنها نسبت به شبکهسازی اقدام نمایند.
دوم. شبکههایی که طراحی و ساخت آنها را دولت تسهیلگری میکند، برای آنکه مؤثر عمل کنند به دادههایی نیاز دارند که برخی از آنها موجود است و برخی دیگر را باید به سرعت تولید کرد. دادههای موجود و آنها که تولید میشوند باید به سرعت در اختیار بخشهایی از شبکه گذارده شوند که به آنها احتیاج دارند. افراد و سازمانهای شبکه نیز باید سازوکاری برای اعلام نیازمندیهای دادهای خود و به همان میزان نیز باید ظرفیتهایی برای تحلیل دادهها و تولید آنها به اطلاعات داشته باشند. دولت در اینجا نقش تسهیلگر اشتراکگذاری دادهها را بازی میکند. این نقش در شرایطی که سازمانها معمولاً در مقابل به اشتراک گذاشتن دادهها مقاومت میکنند بسیار اهمیت دارد. دولتی که این چنین دادههایی را به اشتراک میگذارد، تولید میکند و ظرفیتهای پردازش آنها را پدید میآورد، همچنین باید به ابزارهای اطلاعرسانی مجهز باشد. آنچه دولت انجام میدهد (اعم از شبکهسازی و دادهپردازی) باید با جامعه به اشتراک گذاشته شود. جامعه باید در جریان آنچه انجام میگیرد باشد تا هم ظرفیتهای کنش فردی بر اثر دریافت اطلاعات ارتقا یابد و هم جامعه اعتماد پیدا کند که دولت در حال کار کردن است. این مهم است که هر اقدامی با هدف اعتمادسازی صورت بگیرد. هیچ مسأله بدخیمی در شرایط بیاعتمادی حل نمیشود زیرا بیاعتمادی مانع جدی رویکرد همهباهم به حل مسأله است که در مواجهه با مسائل بدخیم حیاتی است.
سوم. دولت با ترکیبی از تسهیلگری برای همکاری بینشبکهای، تولید و به اشتراک گذاشتن دادهها، ارتقای ظرفیتهای تحلیلگری دادهها و اطلاعرسانی شفاف که تا حدی علیه ظرفیتهای بالقوه تعارض بینسازمانی عمل میکند، به علاوه همه سازوکارهایی که در دسترس دارد تا گفتوگوی اجتماعی فراگیر با جامعه را پیش ببرد، در نقش یک اجماعساز عمل میکند. همان گونه که در ابتدای یادداشت نوشتم، مسائل بدخیم همگی راهحلهایی مناقشهبرانگیز دارند. قرنطینه یک شهر یا تعطیل کردن را در نظر بگیرید. مخالفان و موافقان بسیار دارد و هر کدام به جوانبی از پیامدها اشاره میکنند که سود و زیانشان اغلب ناشناخته است و فقط در چارچوب تجربیات شخصی تصمیمسازان و تصمیمگیران معنادار به نظر میرسند. اگر دولت به خوبی کار تولید و دادهپردازی را پیش ببرد، دادهها و تحلیل آنها را به اشتراک بگذارد و گفتوگوی اجتماعی درباره آنها را شکل دهد، بخت بیشتری برای اجماع حاصل میشود. این کارها باید در کوتاهترین زمان ممکن صورت گیرند بالاخص در شرایطی که از قبل رویههای مشخصی برای تصمیمگیری و اقدام وجود ندارد یا حتی تصمیمات اخذشده بر اساس رویههای سازمانی و حکومتی پیشین به بنبست رسیدهاند. دولت باید همه ابزارهای اجماعسازی خود را بهکار بگیرد. فرماندهی واحد بعد از طی شدن فرآیندهای اجماعسازی، کلیدی راهگشا در این امر است.
چهارم. کرونا مانند بقیه مسائل بدخیم، ماهیت محلی دارد. سازوکار شیوع کرونا در قم با رشت تاحدودی – حداقل در مراحل ابتدایی – فرق میکند. حرم مقدس حضرت معصومه(س) در قم هست اما در رشت نیست، بنابراین اقدام برای پیشگیری نیز در این دو شهر متفاوت است. فرهنگها، سازمان اقتصادی و قدرتهای مؤثر بر فرآیند پیشگیری در سطح محلی عمل میکنند. اشتباه بزرگ آن است که برای مسألهای بدخیم که در طول مدت عمر خود تغییر شکل میدهد (و در خصوص کرونا بهطور خاص حتی ممکن است علاوه بر تغییر صفات و خواص اپیدمی کرونا، خود ویروس نیز جهش کند و خواص آن تغییر کند) نسخههای ملی و یکدست پیچیده شود. محلیاندیشی و محلی عمل کردن در خصوص مسأله کرونا به معنای ضرورت دادن اختیارات ویژه به استانداران برای اقدام محلی است. در واقع همه کارهایی که تاکنون برشمردم، باید در سطح محلی توسط استانداران تکرار شود. یعنی ساختن شبکه، دادهپردازی و اجماعسازی در سطح محلی توسط استانداران و مقامات محلی تکرار شود. بزرگترین شبکهای که دولت باید رهبری کند، شبکهای از شبکههای ساختهشده در سطح ملی و سطوح استانی است. این کلانشبکه است که واکنش ملی و همزمان محلی در برابر اپیدمی کرونا را ممکن میکند.
پنجم. دولتــــی / حکومتی که ظرفیتها و اقدامات برشمرده شده در بندهای اول تا چهارم را در خود بروز دهد و حتی اگر تاکنون ایجاد نکرده باید سریعاً نسبت به ایجاد آنها اقدام کند، باید مقتدر باشد. ماکس وبر جامعهشناس آلمانی تعریفی از دولت دارد که دقیقاً در این لحظه از تاریخ ایران معنا مییابد. دولت موجودیتی سازمانی است که اقتدار اعمال خشونت مشروع را در محدوده سرزمینی مشخصی داراست. دولت باید اقتدار خود را در سطوح مختلف نشان دهد. هر تصمیمی که از درون شبکههای ایجادشده، به کمک دادههای تولید و پردازششده، در فرآیندهای اجماعسازی بیرون میآید و در مقیاس ملی و محلی متناسبسازی شده است، باید با اقتدار اجرا شود و دولت از حق اعمال خشونت مشروع خود برای اجرای آنها استفاده کند. بدیهی است تصمیماتی که خروجی فرآیندهای چهارگانه شبکهسازی، دادهپردازی، اجماعسازی و محلیاندیشی نباشند، چنان با واقعیت ناجور و ناسازگار درمیآیند و چنان از نظر مجریانشان نادرست و نامعقول جلوه میکنند که ظرفیت دولت برای اجرای آنها به حداقل میرسد و در اصل مشروعیت اجرا را از دست میدهند. اقتدار محصول شعار، فریاد یا خشونت در عمل نیست، محصول فرآیند است.
حتی اگر بر اساس تجربه چین وضعیت آینده را برآورد کنیم، باید منتظر باشیم که بحران کرونا در دو سه ماه آینده نیز کشور را درگیر کند. هیچ زودگذری در این بحران نیست و بنابراین اگر دولت و نظام تاکنون نسبت به ظرفیتسازی مطابق آنچه در این نوشتار آمده است اقدام نکردهاند و چنانکه عقلای قوم این چنین رویکردی را عاقلانه میانگارند، نسبت به تکمیل و عملیاتی کردن آن اقدام کنند. بدیهی است در پیش گرفتن چنین رویکردی نیازمند بهکار گرفتن افرادی است که نسبت به حل مسأله تعهد داشته باشند، تماموقت درگیر این مسأله شوند، از ظرفیتهای ذهنی لازم برای درک و پیشبرد این رویکرد برخوردار باشند و اختیارات کافی برای دنبال کردن آن در اختیارشان قرار گیرد. گام بعدی تبدیل کردن هر یک از وجوه این پیشنهاد به طرح و برنامه عملیاتی است که گام به گام آن به دقت تشریح شده باشد. این نکته را هم باید در نظر داشت که چنین رویکردی برای همه وجوه مسأله یعنی در درجه اول خود اپیدمی کرونا و کنترل کردن شیوع آن با اولویت سلامت جامعه و جان شهروندان و در درجات بعدی برای کنترل عواقب اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی آن ضروری است.
سخن آخر اینکه میدانم عمل کردن بر اساس آنچه در این متن آمد تا چه اندازه دشوار است، اما نقطه امیدواری این است که حکومتها درست در لحظاتی که در مقابل مسائلی پیچیده نظیر کرونا قرار میگیرند، فرصت مییابند تا باورها، رویهها و عملکردهای کهنه و پوسیده خود را دور بریزند و به ناکارآمدی رویه همیشگی ایمان بیاورند یا مشروعیت گذشته چنان فرو بریزد که راهی جز بازنگری باقی نماند. این لحظات تاریخساز هستند. درست در لحظه فروریزی کهنه و پوسیده است که چشماندازی از تعدیل مسأله و قابلیتسازی از مسیر موفقیت در بهبود مسأله ظهور میکند، اعتمادبهنفس ایجاد میشود و انرژی عاطفی از بهبود در مسأله، کنشگران زیادی را به حرکت وامیدارد، اعتماد و دانش خلق میشود و جهان ذره ذره تغییر میکند. مهم این است که روشهای کهنه حل مسأله فروبریزند و کنشگران این فروریزی را باور کنند و نکوشند به هر قیمتی آنرا سر پا نگه داشته و نمایشی از موفقیت ارائه کنند.
شهدا، رکن هویت و امنیت ما
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی شهیدی
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران
شهدا و ایثارگران و مدافعان وطن، یکی از ارکان اصلی میراث معنوی و فرهنگی ملت را تشکیل میدهند و از اینرو همیشه در میان ملت غیور ما و در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارای جایگاهی والا و منزلت بیبدیلی هستند که نمیتوان با قلم و بیان این جایگاه والا را توصیف نمود. چنانکه امام راحل فرمودند: «شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزههای عادی ارزیابی کرد و شهید در راه حق و هدف الهی را نتوان با دیدگاه انسانی به مقام الهی و والای آن پی برد.»(1)
اگر هویت ملی یک کشور را به بنا و عمارت تشبیه کنیم، ارزشهای معنوی در واقع مصالح این بنا را تشکیل میدهد. اینکه یک ملت در نگاه افکار عمومی جهان به صفت مقتدر بودن یا شکستناپذیری شناخته میشود یا مردمان آن بهعنوان افرادی مبارز و دلیر به حساب میآیند ریشه در همین ارزشهای معنوی و فرهنگی و ایثار و جانفشانی شهدا و ایثارگران دارد. از همینروست که گفته میشود پدیده انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هویت نوین ملت ایران را شکل داده است، چرا که در هر دو واقعه ارزش مشترکی بهنام نجات کشور و آزادی ملت، آحاد شهروندان ایرانی را زیر پرچم واحد متحد ساخت.
در تاریخ معاصر ایران اسلامی، جنگ هشت ساله چنین میراث ارزشمندی را برجای گذاشت. نسلی در دامن دفاع مقدس پرورش یافت که زیباترین صحنهها را در دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی و در جانفشانی برای نجات میهن و امنیت مردم خلق کردند. آنها که از چشمه معرفت شیعه و اندیشههای امام(ره) و حماسههای تاریخ ایران الهام گرفته بودند، با گذشتن از جان خویش به ایران و نظام اسلامی، اعتبار و قوام بخشیدند.
ما نباید بگذاریم که گذشت زمان باعث نشستن غبار فراموشی بر چهره این ارزشهای حیاتبخش شود، لذا بحث حفظ و انتقال این ارزشها به نسلهای آینده یک مطالبه تاریخی و مردمی و اقدامی بس ارزشمند و ضروری است. چنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست.»(2) از اینرو روز 22 اسفندماه در سال 1383 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان «روز بزرگداشت شهدا» نامگذاری شده است. این موضوع بیانگر ضرورت و اهمیت زنده نگهداشتن یاد، نام و رشادتهای این اسوههای ایمان و ایثار در تاریخ کشور ایران است که لازم است در این زمینه با مشارکت همه بخشها و دستگاهها و ملت شریف ایران همواره یاد شهدا و رشادتهای آنان و همه ایثارگران زنده و جاودان بماند.
جنگ تحمیلی صحنهای بود که همه اقشار و اقوام ایرانی صرفنظر از نژاد و مذهب خویش در آن مشارکت کردند. از میان اهل سنت، ارامنه، آشوریها و زرتشتیها، جوانان داوطلبی در این میدام گام نهادند و برای حفظ سرزمین و ملت از فتنه اشغالگران جان خویش را نثار کردند. از همینروست که میگوییم شهدا و ایثارگران محور اتحاد و انسجام ملی هستند. نکته کلیدی این است که مجاهدان فیسبیلالله برای حفظ و پاسداشت ارزشها و آرمانها، عقیده و حقیقت، میجنگند و بههمین سبب بالاترین کاربرد فرهنگ شهادت، حفظ دین و حقایق در برابر هجوم کفر و شرک و نفاق در جامعه اسلامی است.
شهادت حرکتی برای اهتزاز پرچم عقیده و توحید و دفاع از مرزهای شرف و انسانیت است. اگر مقام مجاهد و شهید این اندازه والا دیده شده به این دلیل است که او به عالیترین درجه از آگاهی و بینش درباره پاسداشت حقیقت و دین و ضرورت حفظ حیات جامعه رسیده است. شهید در بزنگاه تقابل حق و باطل، مواجهه جبهه ظلم و مظلومان و زورمداران و محرومان، به میدان میآید و با بصیرتی که الهام گرفته از فطرت روشن خویش و آموزههای توحید است برای دفع ظلم و زور جانفشانی میکند. از اینرو امام سجاد(ع) به نقل از رسول گرامی اسلام(ص) میفرمایند: «هیچ قطرهای نزد خداوند دوستداشتنیتر از قطره خونی که در راه خدا ریخته میشود، نیست.» ذهن و ضمیر یک مجاهد شهید سرشار از شور حقطلبی و نفرت از ظالمان و زورمداران است. به همین دلیل و در مبارزه با جبهه باطل سر از پا نمیشناسد و حرکت پر از حماسهاش به سرمشقی برای انسانهای حقطلب تبدیل میشود. برای مجاهد فیسبیلالله زیباترین لحظه، زمانی است که مرگ شرافتمندانه در راه حق، آزادگی و حقیقت را در آغوش میگیرد.
حضرت علی(ع) در حدیثی میفرمایند: «از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب میکنم» که این بیانگر زیبایی شهادت و اوج معرفت انسانی است که برای رسیدن به معبود خویش و پیادهسازی ارزشهای والای الهی شهادت را طلب مینماید. به بیان پیشوایان دین، باب شهادت برکات بیشماری را برای جامعه اسلامی میگشاید. در سایه ازخودگذشتگی مجاهدان جامعه اسلامی نه تنها ارزشهای معنوی حفظ میگردد، بلکه جامعه از انزوا و رعب و ترس خارج میشود. بنابراین تضمین امنیت و احیای قدرت و برتری مسلمانان یک چشمه از این دستاوردها است. دستاورد بزرگتر آن، اعتلای اسلام و روشن شدن چهره تابناک حقیقت و تیرگی دنیای ظلم و کفر است.
شهادت طریقی است که حیات دین و به تبع آن موجودیت و آینده جامعه اسلامی را بیمه میکند و چشم طمع و فکر تعرض قدرتهای بیگانه و توسعهطلب را از جوامع اسلامی دور میسازد. راهی که آنها پیش میگیرند، به نصرت و فتح ختم میشود. مصداق وعده روشن الهی که: «ان ینصرکمالله فلا غالب لکم؛ اگر خدا یاریتان کرد، دیگر کسی بر شما غلبه نمیکند.» دیگر اولیای دین نیز به تأسی از سخن باریتعالی حیات و ماندگاری دین در برابر موج فتنهها را مدیون مجاهدان رشید دیدهاند. در نگاه همه آنها خون شهید تداومبخش حیات ارزشهای مقدس است و نهال انسانیت و شرف و آزادی در پرتو جانفشانی آنها جان میگیرند. امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب کوشیدند چنین قرائتی از تفکر شهادتطلبی را در جامعه اسلامی احیا کنند. آنها ماندگاری نهضت و نظام و جامعه اسلامی را در پرتو فرهنگ شهادتطلبی و ایثارگری نگریستهاند.
پی نوشت:
1- صحیفه امام خمینی(ره) جلد 18 ص 74
2- بیانات در دیدار جمعی از خانواده های شهدا، 17/2/1376
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران
شهدا و ایثارگران و مدافعان وطن، یکی از ارکان اصلی میراث معنوی و فرهنگی ملت را تشکیل میدهند و از اینرو همیشه در میان ملت غیور ما و در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارای جایگاهی والا و منزلت بیبدیلی هستند که نمیتوان با قلم و بیان این جایگاه والا را توصیف نمود. چنانکه امام راحل فرمودند: «شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزههای عادی ارزیابی کرد و شهید در راه حق و هدف الهی را نتوان با دیدگاه انسانی به مقام الهی و والای آن پی برد.»(1)
اگر هویت ملی یک کشور را به بنا و عمارت تشبیه کنیم، ارزشهای معنوی در واقع مصالح این بنا را تشکیل میدهد. اینکه یک ملت در نگاه افکار عمومی جهان به صفت مقتدر بودن یا شکستناپذیری شناخته میشود یا مردمان آن بهعنوان افرادی مبارز و دلیر به حساب میآیند ریشه در همین ارزشهای معنوی و فرهنگی و ایثار و جانفشانی شهدا و ایثارگران دارد. از همینروست که گفته میشود پدیده انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هویت نوین ملت ایران را شکل داده است، چرا که در هر دو واقعه ارزش مشترکی بهنام نجات کشور و آزادی ملت، آحاد شهروندان ایرانی را زیر پرچم واحد متحد ساخت.
در تاریخ معاصر ایران اسلامی، جنگ هشت ساله چنین میراث ارزشمندی را برجای گذاشت. نسلی در دامن دفاع مقدس پرورش یافت که زیباترین صحنهها را در دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی و در جانفشانی برای نجات میهن و امنیت مردم خلق کردند. آنها که از چشمه معرفت شیعه و اندیشههای امام(ره) و حماسههای تاریخ ایران الهام گرفته بودند، با گذشتن از جان خویش به ایران و نظام اسلامی، اعتبار و قوام بخشیدند.
ما نباید بگذاریم که گذشت زمان باعث نشستن غبار فراموشی بر چهره این ارزشهای حیاتبخش شود، لذا بحث حفظ و انتقال این ارزشها به نسلهای آینده یک مطالبه تاریخی و مردمی و اقدامی بس ارزشمند و ضروری است. چنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست.»(2) از اینرو روز 22 اسفندماه در سال 1383 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان «روز بزرگداشت شهدا» نامگذاری شده است. این موضوع بیانگر ضرورت و اهمیت زنده نگهداشتن یاد، نام و رشادتهای این اسوههای ایمان و ایثار در تاریخ کشور ایران است که لازم است در این زمینه با مشارکت همه بخشها و دستگاهها و ملت شریف ایران همواره یاد شهدا و رشادتهای آنان و همه ایثارگران زنده و جاودان بماند.
جنگ تحمیلی صحنهای بود که همه اقشار و اقوام ایرانی صرفنظر از نژاد و مذهب خویش در آن مشارکت کردند. از میان اهل سنت، ارامنه، آشوریها و زرتشتیها، جوانان داوطلبی در این میدام گام نهادند و برای حفظ سرزمین و ملت از فتنه اشغالگران جان خویش را نثار کردند. از همینروست که میگوییم شهدا و ایثارگران محور اتحاد و انسجام ملی هستند. نکته کلیدی این است که مجاهدان فیسبیلالله برای حفظ و پاسداشت ارزشها و آرمانها، عقیده و حقیقت، میجنگند و بههمین سبب بالاترین کاربرد فرهنگ شهادت، حفظ دین و حقایق در برابر هجوم کفر و شرک و نفاق در جامعه اسلامی است.
شهادت حرکتی برای اهتزاز پرچم عقیده و توحید و دفاع از مرزهای شرف و انسانیت است. اگر مقام مجاهد و شهید این اندازه والا دیده شده به این دلیل است که او به عالیترین درجه از آگاهی و بینش درباره پاسداشت حقیقت و دین و ضرورت حفظ حیات جامعه رسیده است. شهید در بزنگاه تقابل حق و باطل، مواجهه جبهه ظلم و مظلومان و زورمداران و محرومان، به میدان میآید و با بصیرتی که الهام گرفته از فطرت روشن خویش و آموزههای توحید است برای دفع ظلم و زور جانفشانی میکند. از اینرو امام سجاد(ع) به نقل از رسول گرامی اسلام(ص) میفرمایند: «هیچ قطرهای نزد خداوند دوستداشتنیتر از قطره خونی که در راه خدا ریخته میشود، نیست.» ذهن و ضمیر یک مجاهد شهید سرشار از شور حقطلبی و نفرت از ظالمان و زورمداران است. به همین دلیل و در مبارزه با جبهه باطل سر از پا نمیشناسد و حرکت پر از حماسهاش به سرمشقی برای انسانهای حقطلب تبدیل میشود. برای مجاهد فیسبیلالله زیباترین لحظه، زمانی است که مرگ شرافتمندانه در راه حق، آزادگی و حقیقت را در آغوش میگیرد.
حضرت علی(ع) در حدیثی میفرمایند: «از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب میکنم» که این بیانگر زیبایی شهادت و اوج معرفت انسانی است که برای رسیدن به معبود خویش و پیادهسازی ارزشهای والای الهی شهادت را طلب مینماید. به بیان پیشوایان دین، باب شهادت برکات بیشماری را برای جامعه اسلامی میگشاید. در سایه ازخودگذشتگی مجاهدان جامعه اسلامی نه تنها ارزشهای معنوی حفظ میگردد، بلکه جامعه از انزوا و رعب و ترس خارج میشود. بنابراین تضمین امنیت و احیای قدرت و برتری مسلمانان یک چشمه از این دستاوردها است. دستاورد بزرگتر آن، اعتلای اسلام و روشن شدن چهره تابناک حقیقت و تیرگی دنیای ظلم و کفر است.
شهادت طریقی است که حیات دین و به تبع آن موجودیت و آینده جامعه اسلامی را بیمه میکند و چشم طمع و فکر تعرض قدرتهای بیگانه و توسعهطلب را از جوامع اسلامی دور میسازد. راهی که آنها پیش میگیرند، به نصرت و فتح ختم میشود. مصداق وعده روشن الهی که: «ان ینصرکمالله فلا غالب لکم؛ اگر خدا یاریتان کرد، دیگر کسی بر شما غلبه نمیکند.» دیگر اولیای دین نیز به تأسی از سخن باریتعالی حیات و ماندگاری دین در برابر موج فتنهها را مدیون مجاهدان رشید دیدهاند. در نگاه همه آنها خون شهید تداومبخش حیات ارزشهای مقدس است و نهال انسانیت و شرف و آزادی در پرتو جانفشانی آنها جان میگیرند. امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب کوشیدند چنین قرائتی از تفکر شهادتطلبی را در جامعه اسلامی احیا کنند. آنها ماندگاری نهضت و نظام و جامعه اسلامی را در پرتو فرهنگ شهادتطلبی و ایثارگری نگریستهاند.
پی نوشت:
1- صحیفه امام خمینی(ره) جلد 18 ص 74
2- بیانات در دیدار جمعی از خانواده های شهدا، 17/2/1376
بهزاد نبوی در گفت و گو با «ایران» توصیه کرد
اصلاح طلبان و اعتدالیها «صبر و انتظار» پیشه کنند
گروه سیاسی/ بهزاد نبوی از چهرههای برجسته و با سابقه سیاسی اصلاحطلب با توجه به نتیجه انتخابات مجلس یازدهم به مجموعه میانهروها توصیه میکند که سیاست «صبر و انتظار» را پیشه کنند.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سؤال «ایران» که با توجه به نتیجه انتخابات مجلس و احتمالاً توفیق اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری آیا میتوان گفت که نزاع عقلانیت و پوپولیسم به نفع جریان پوپولیست رقم خورده است؟ گفت: من معتقد به نزاع میان عقلانیت و پوپولیسم افراطگرا نیستم و معتقدم که با توجه به عزم بخشهایی از حاکمیت برای به قدرت رساندن «انقلابیون جوان» میانه روها و جریانهای معتدل اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل باید بهجای درگیریهای بیحاصل و تضعیفکننده کشور و نظام در شرایط بحرانی کنونی که به افزایش یأس و ناامیدی و انفعال بیشتر مردم هم منجر میشود، سیاست «صبر و انتظار» پیش گیرند و به حاکمیت اجازه دهند با سلیقه خود کشور را اداره و انشاءالله بر بحرانها فائق شوند. در عین حال به مردم فرصت ارزیابی نتایج انفعال و قهر خود با صندوقهای رأی داده شود و برای ادوار بعدی مجالس، ریاست جمهوری و شوراها اتخاذ تصمیم کنند.
نبوی در ارزیابی تأثیر مناسبات بینالمللی بر تحولات داخلی در چنین شرایطی و اینکه آیا برخی جریانهای تندرو را مهار خواهند شد، افزود: این امر بستگی به چگونگی حاکمیت تندروها دارد. اگر پیشبینی مطرح شده در پاسخ قبلی تحقق یابد و طرف مقابل خارجی هم آمادگی نشان دهد، احتمالاً خطری متوجه کشور نخواهد شد گرچه به نظر میرسد عرصه بر معتدلین و میانه روها در صورت عدم اتخاذ سیاست صبر و انتظار بشدت تنگ بشود. البته ممکن است حتی با اتخاذ سیاست صبر و انتظار هم برای جلوگیری از به قدرت رسیدن مجدد طیف مذکور به نابودی آن طیف همت گماشته شود.
وی ادامه داد: در صورت حل مشکلات خارجی و حتی همزمان با آن با استفاده از منابع گسترده نهادهای غیردولتی تحت پوشش و اتخاذ سیاستهای پوپولیستی احتمالاً توده مردم را راضی خواهد شد. همان طور که دولتهای نهم و دهم با بهرهگیری از درآمدهای افسانهای نفت و هزینه آن درآمدها برای یارانه نقدی، مسکن مهر و... هنوز هم مقبول تودههای مردم است.
نبوی تصریح کرد: هدف از به قدرت رسیدن تندروها عمدتاً از میدان به در کردن میانهروهاست، معلوم نیست که شعارهای تند کنونی نظیر خروج از برجام و ان پی تی، عدم تصویب FATF و... ادامه پیدا کند و احتمالاً با انعطاف و نرمش به حل و فصل مسائل خارجی و به تبع آن بهبود وضع اقتصادی داخلی پرداخته خواهد شد.
نماینده ادوار مجلس درباره اینکه برای ترسیم چشماندازی برای فردای ایران، فکر میکنید در چه حوزههایی نیازمند اصلاحات یا تغییراتی هستیم؟ توضیح داد: بهنظر من بهدلیل نبود تشکلهای قدرتمند مدنی نظیر تشکلهای صنفی، احزاب، سندیکاهای نیرومند، حرکتهای مردمی در کشور معمولاً نتایج خوبی نداشته است و مورد بهره برداریهای سوء داخلی و خارجی قرار میگیرد. حوادث دی ماه 96 و آبان 98 از جمله جدیدترین حرکات از این نوع است که علاوه بر ضرر و زیان آنها برای جامعه مدنی، سبب وارد شدن آسیبهای جدی به کشور شد. با توجه به توضیحاتی که دادم، بهنظر من تنها راه تغییر وضع موجود به وضع مطلوب، همان اصلاحات در چارچوب نظام است البته تا زمانی که حاکمیت اجازه به کار گرفتن ابزارهای اصلاحی نظیر انتخابات، ایجاد و گسترش احزاب و تشکلهای صنفی قانونی و... را بدهد و از این طرق امکان تسلط بر نظام اجرایی، تقنینی و... به وجود آید.
نبوی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما چالشهای پیش روی ایران عمدتاً معطوف به وضعیت داخلی و مقبولیت و مشروعیت نظام خواهد بود یا از ناحیه سیاست خارجی و تشدید اعمال فشارها گفت: به نظر من، عوامل داخلی و خارجی هر دو میتواند بر سر اصلاح امور مانع ایجاد کند. کاهش مقبولیت و مشروعیت نظام به وحدت ملی و قدرت مردمی حاکمیت لطمه میزند و فشارهای خارجی مانع گسترش امنیت ملی، توسعه همه جانبه و بهبود وضع زندگی مردم میشود. البته هر دو مورد روی یکدیگر تأثیر متقابل دارند. مقبولیت و مشروعیت و قدرت مردمی حاکمیت سبب کاهش اثر و حتی بیاثر کردن فشارهای خارجی بر امنیت ملی و کاهش فشار خارجی سبب بهبود وضع زندگی مردم و افزایش رضایت آنان از حاکمیت میشود.
(متن کامل این مصاحبه بزودی در ویژه نامه پایان سال روزنامه ایران منتشر میشود.)
این فعال سیاسی در پاسخ به این سؤال «ایران» که با توجه به نتیجه انتخابات مجلس و احتمالاً توفیق اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری آیا میتوان گفت که نزاع عقلانیت و پوپولیسم به نفع جریان پوپولیست رقم خورده است؟ گفت: من معتقد به نزاع میان عقلانیت و پوپولیسم افراطگرا نیستم و معتقدم که با توجه به عزم بخشهایی از حاکمیت برای به قدرت رساندن «انقلابیون جوان» میانه روها و جریانهای معتدل اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل باید بهجای درگیریهای بیحاصل و تضعیفکننده کشور و نظام در شرایط بحرانی کنونی که به افزایش یأس و ناامیدی و انفعال بیشتر مردم هم منجر میشود، سیاست «صبر و انتظار» پیش گیرند و به حاکمیت اجازه دهند با سلیقه خود کشور را اداره و انشاءالله بر بحرانها فائق شوند. در عین حال به مردم فرصت ارزیابی نتایج انفعال و قهر خود با صندوقهای رأی داده شود و برای ادوار بعدی مجالس، ریاست جمهوری و شوراها اتخاذ تصمیم کنند.
نبوی در ارزیابی تأثیر مناسبات بینالمللی بر تحولات داخلی در چنین شرایطی و اینکه آیا برخی جریانهای تندرو را مهار خواهند شد، افزود: این امر بستگی به چگونگی حاکمیت تندروها دارد. اگر پیشبینی مطرح شده در پاسخ قبلی تحقق یابد و طرف مقابل خارجی هم آمادگی نشان دهد، احتمالاً خطری متوجه کشور نخواهد شد گرچه به نظر میرسد عرصه بر معتدلین و میانه روها در صورت عدم اتخاذ سیاست صبر و انتظار بشدت تنگ بشود. البته ممکن است حتی با اتخاذ سیاست صبر و انتظار هم برای جلوگیری از به قدرت رسیدن مجدد طیف مذکور به نابودی آن طیف همت گماشته شود.
وی ادامه داد: در صورت حل مشکلات خارجی و حتی همزمان با آن با استفاده از منابع گسترده نهادهای غیردولتی تحت پوشش و اتخاذ سیاستهای پوپولیستی احتمالاً توده مردم را راضی خواهد شد. همان طور که دولتهای نهم و دهم با بهرهگیری از درآمدهای افسانهای نفت و هزینه آن درآمدها برای یارانه نقدی، مسکن مهر و... هنوز هم مقبول تودههای مردم است.
نبوی تصریح کرد: هدف از به قدرت رسیدن تندروها عمدتاً از میدان به در کردن میانهروهاست، معلوم نیست که شعارهای تند کنونی نظیر خروج از برجام و ان پی تی، عدم تصویب FATF و... ادامه پیدا کند و احتمالاً با انعطاف و نرمش به حل و فصل مسائل خارجی و به تبع آن بهبود وضع اقتصادی داخلی پرداخته خواهد شد.
نماینده ادوار مجلس درباره اینکه برای ترسیم چشماندازی برای فردای ایران، فکر میکنید در چه حوزههایی نیازمند اصلاحات یا تغییراتی هستیم؟ توضیح داد: بهنظر من بهدلیل نبود تشکلهای قدرتمند مدنی نظیر تشکلهای صنفی، احزاب، سندیکاهای نیرومند، حرکتهای مردمی در کشور معمولاً نتایج خوبی نداشته است و مورد بهره برداریهای سوء داخلی و خارجی قرار میگیرد. حوادث دی ماه 96 و آبان 98 از جمله جدیدترین حرکات از این نوع است که علاوه بر ضرر و زیان آنها برای جامعه مدنی، سبب وارد شدن آسیبهای جدی به کشور شد. با توجه به توضیحاتی که دادم، بهنظر من تنها راه تغییر وضع موجود به وضع مطلوب، همان اصلاحات در چارچوب نظام است البته تا زمانی که حاکمیت اجازه به کار گرفتن ابزارهای اصلاحی نظیر انتخابات، ایجاد و گسترش احزاب و تشکلهای صنفی قانونی و... را بدهد و از این طرق امکان تسلط بر نظام اجرایی، تقنینی و... به وجود آید.
نبوی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما چالشهای پیش روی ایران عمدتاً معطوف به وضعیت داخلی و مقبولیت و مشروعیت نظام خواهد بود یا از ناحیه سیاست خارجی و تشدید اعمال فشارها گفت: به نظر من، عوامل داخلی و خارجی هر دو میتواند بر سر اصلاح امور مانع ایجاد کند. کاهش مقبولیت و مشروعیت نظام به وحدت ملی و قدرت مردمی حاکمیت لطمه میزند و فشارهای خارجی مانع گسترش امنیت ملی، توسعه همه جانبه و بهبود وضع زندگی مردم میشود. البته هر دو مورد روی یکدیگر تأثیر متقابل دارند. مقبولیت و مشروعیت و قدرت مردمی حاکمیت سبب کاهش اثر و حتی بیاثر کردن فشارهای خارجی بر امنیت ملی و کاهش فشار خارجی سبب بهبود وضع زندگی مردم و افزایش رضایت آنان از حاکمیت میشود.
(متن کامل این مصاحبه بزودی در ویژه نامه پایان سال روزنامه ایران منتشر میشود.)
وزیر میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرد
تعطیلی موزهها در نوروز
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در نامهای دستور تعطیلی موزهها، کاخموزهها و اماکن تاریخی و فرهنگی در تعطیلات نوروز ۹۹ را صادر کرد. بهگزارش ایسنا، علیاصغر مونسان در نامهای خطاب به خیاطیان مدیر توسعه مدیریت وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نوشته است تا تصمیمگیری دولت و ستاد ملی مبارزه با کرونا در خصوص اماکن دولتی، ساعت کاری موزهها و اماکن تاریخی – فرهنگی به حداقل ساعت کار قانونی کاهش یابد. ضمناً موزهها، کاخموزهها و اماکن تاریخی و فرهنگی در ایام تعطیلات رسمی نوروز تعطیل اعلام میشوند.
آنها مجبورند از کرونا نترسند
باری اضافه بر دوش باربرهای بازار
مریم طالشی
گزارش نویس
فرشها را فرز و چابک، جوری که به سن و سالش نمیخورد، بلند میکند و روی چرخدستی میاندازد و بیآنکه معطلش کند راه میافتد. خیابان باریک است و او راه خودش را میان جمعیتی که به نسبت روزهای کرونایی زیاد و به نسبت شب عید بازار کم است، باز میکند. سرعتش زیاد است و به سختی میشود به پایش رسید. وقتی به خیابان اصلی میرسد، صدای چرخ گاری توی شلوغی خیابان گم میشود و صدای خودش هم که دارد تند تند جواب سؤالهایم را میدهد.
اهل کجایی؟
- نهاوند
از کی اینجا کار میکنی؟
- دو سال است که هستم.
چند سال داری؟
- 50
برای به حرف آوردنش باید سراغ موضوعی رفت. چه چیزی داغتر از کرونا. چرا ماسک نزدی؟ نمیترسی کرونا بگیری؟ مرد که نامش غلامعلی است، نه تعجب میکند و نه عکسالعمل خاصی از خودش نشان میدهد. فقط میگوید نه و به راهش ادامه میدهد.
تقریباً دارم دنبالش میدوم که میپرسم اینجا برای کسی اتفاقی نیفتاده؟ منظورم بین باربرهای بازار است. مرد این بار واکنش نشان میدهد: «چرا، آن طرف خیابان خیام شنیدم که یکی گرفته. شاگرد مغازه است. میگفتند حالش خیلی بد بوده. نمیدانم حالا چی بوده ولی همین مریضی بوده حتماً.»
غلامعلی نه ماسک زده نه دستکش دارد. اصلاً بهنظرش خندهدار است که بخواهد با ماسک و دستکش کار کند. دستت را میشویی و ضدعفونی میکنی؟ میگوید: «نه» پاسخش همینقدر شفاف و روشن است. سابقه بیماری کلیوی هم دارد اما از کرونا نمیترسد. شاید موضوع را خیلی جدی نگرفته. شاید هم برایش خیلی اهمیت ندارد. زن و بچهاش تهران نیستند. توی روستا هستند و او قرار نیست عید پیش شان برگردد. بازار خراب است و آنقدر که باید، کار نکرده و دلش نیست دست خالی پیش زن و بچهاش برود.
هر باری که میبری چقدر میگیری؟
- 10 تومان.
بعد ادامه میدهد: «مردم که برای خرید میآیند، این روزها بیشتر میدهند. روی حساب عیدی و اینکه بازار کساد است. دل شان هم میسوزد لابد. خیلی هم عقب میایستند، میترسند از ما مریضی بگیرند.»
بر خیابان خیام، روبهروی راسته چرخ خیاطی فروشها، کنار هم روی چرخ دستیهایشان نشستهاند. بین 50 تا 60 سال سن دارند. یکیشان که مسنتر از بقیه بهنظر میرسد، ماسک زده و از پشت ماسک با بقیه صحبت میکند. از اینکه کسی وارد بحث شان شود، استقبال میکنند. «کار خوابیده. الان اگر این وضع نبود، اینجا نمیتوانستی راه بروی.» این را یکیشان میگوید. کت و شلوار مستعملی پوشیده و زیر کت، یک جلیقه بافتنی تنش کرده.
63 ساله است و اهل همدان. کشاورز است و زمستان برای کار میآید بازار تهران. الان که کار هم نیست، چرا برنمیگردید شهرستان؟ اینجا توی این شلوغی خطرناک است برایتان. این را من میگویم و مرد جواب میدهد:«همه جا خطر دارد دیگر. حالا من از اینجا بگیرم هم بروم شهرستان به بقیه سرایت میدهم بعدش هم چاره چیست؛ باید خرج زندگی را درآورد. من اگر خیالم راحت باشد که نمیآیم توی این سن باربری کنم. به خدا اولش خیلی خجالت میکشیدم. میترسیدم آشنایی ببیند و برود بگوید فلانی رفته تهران باربر شده. حالا ولی دیگر عادت کردهام.»
او از مریض شدن نگران است اما به گفته خودش اگر قسمتش نباشد، چیزی نمیشود: «آمدم با دستکش پلاستیکی کار کنم اما دستم عرق میکند و سر میخورد، سخت است ولش کردم. حالا کار هم نیست.»
نفر بعدی، همان که با ماسک روی گاری نشسته، اهل ایلام است. یک دستمال چهارخانه دور دستش بسته. دستمال را باز میکند و جلوی چشمم میگیرد: «من با همین کار میکنم. اگر این را نبندم، کف دستم از بین میرود. الان که ویروس آمده، هر شب تمیز میشویمش. همین جلوی میکروب را میگیرد. خدا را شکر که تا حالا مریض نشدهام. از این به بعد هم خدا کمک میکند. ما بدنمان مقاوم است ولی مراقب هم هستم. الان که رفت و آمد کم شده. کسی خیلی نزدیک هم نمیشود. میگویند هوا گرم بشود، درست میشود. الان که خدا را شکر، دارد گرم میشود. آفتاب خوب است.»
نفر بعدی خیلی حال و حوصله حرف زدن ندارد. دو روز است هیچی دشت نکرده و میترسد روزهای بعدی هم به همین منوال بگذرد.
توی پیاده رو، کنار ساندویچی کوچک، پسری درحال آب ریختن توی پیاده روست. البته خیلی زود متوجه میشوم آب را با وایتکس یا تمیزکنندهای مشابه مخلوط کرده چون بوی تندی از آن به مشام میرسد. شاگرد مغازهای است که داخلش یک نفر دارد به ساندویچ گاز میزند و با توجه به اینکه سر ظهر است و موقع ناهار، نشان میدهد که کاملاً متأثر از کروناست.
شما از ماسک و دستکش استفاده نمیکنید؟ پسر کمی جا میخورد و بعد پوزخند میزند: «شما ماسک پیدا کن بعد بگو چرا استفاده نمیکنی. البته من دنبالش هم نبودهام چون دائم رعایت میکنم و دستهایم را میشویم. توی مغازه هم رعایت میکنیم. بعضیها میآیند و غذا میخورند و اصلاً یک آب خالی هم به دست شان نمیزنند. انگار مثل قبل است و کرونا هم نیامده. برای بعضیها اصلاً چیزی فرق نکرده، به همان روال سابق ادامه میدهند. حالا یا خیلی شجاع هستند یا بیخیال. به یکی دو نفر تذکر دادم که اول دست شان را بشویند بعد غذا بخورند اما بهشان برخورد. من هم دیگر چیزی نگفتم چون همین چند تا مشتری هم از دستمان میرود. چهارپایههای بیرون را کامل جمع کردهایم. اینجا موقع ناهار غلغله میشد. الان گفتهاند بیرون صندلی نچینید. اگر نگویند هم آنقدر مشتری نیست که لازم باشد بیرون بنشینند.»
پسر کمی مکث میکند و ادامه میدهد: «الان بروید بعد چهارراه ببینید چطور بساط دستفروشها به راه است و مردم هم انگار نه انگار که اینقدر قضیه جدی است. دارند بیخیال توی پیادهرو قدم میزنند و خرید میکنند.»
حق با اوست. بعضیها البته ماسک زدهاند اما بیشتر کسانی که مشغول چک و چانه زدن با دستفروشها و خرید کردن هستند، بدون ماسکاند. دستفروشها هم البته به گفته خودشان کارشان خیلی کساد شده و اگر شب عید عادی بود، نباید اینجوری میبود.
«ما هم دلمان میخواهد در خانه بمانیم و مریض نشویم اما همین دوزار را هم نمیتوانیم کاسب شویم.»
مردی که این را میگوید، کیف زنانه بساط کرده. کیفها را از دانهای 25 تا 40 هزار تومان میدهد و با وجود این، از صبح تا حالا دو تا کیف فروخته که به گفته خودش سود زیادی هم ندارد: «پارسال همین موقع، بعضی روزها تمام باری را که میآوردم تمام میشد. الان مردمی که اینجا میبینید اصلاً خریدار نیستند. حوصلهشان سر رفته و آمدهاند بازار یک چرخی بزنند.»
عجیب به نظر میرسد که در این شرایط کسی برای چرخ زدن از خانه خارج شده باشد اما در ظاهر عابران که دقیق میشوم، فکر میکنم چندان حرف بیراهی هم نیست. زنی دست دختر کوچکش را گرفته و دختر دارد به یک بامیه بلند که تا نصفه در نایلون است، گاز میزند. مردی سرفهکنان از کنارشان میگذرد و زن هراسان میشود. خوراکی بچه را میگیرد و توی سطل میاندازد. صدای گریه دختر در شلوغی خیابان گم میشود.
گزارش «ایران» از حال ناخوش دستفروشان از کرونا و کسادی بازار
دستفروشان مقرری بیمه بیکاری میگیرند
حمیده امینی فرد
خبرنگار
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از پرداخت 3 هزار میلیارد تومان سرمایه برای پرداخت بیمههای بیکاری و ارائه تسهیلات به دستفروشان خبر داد.
محمد شریعتمداری درباره افرادی که دارای قرارداد رسمی کار نیستند مثل دستفروشان گفته است: ما برای این موضوع جلسات متعددی را با مسئولین امر و پژوهشگران داشتیم و در نهایت مقرر شد حدود 3 هزار میلیارد تومان سرمایه به منظور پرداخت بیمههای بیکاری و ارائه تسهیلات به این افراد تخصیص یابد.
وی به شرایط کارگران هم اشاره و تأکید کرده است: براساس نص صریح قانون کار کارگرانی که مخالف میل و اراده خود بیکار شده و همه کسانی که براثر بیماری کرونا از کار بیکار شوند با تشخیص سازمانهای مربوطهشان ظرفیت استفاده از قانون بیمه بیکاری را دارند لذا این افراد مشمول بهرهمندی از ظرفیتهای حمایتی سازمان تأمین اجتماعی و وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی هستند.
به گزارش «ایران»، درحال حاضر با وجود آنکه مسئولان از مردم میخواهند تا در خانه مانده و جز در موارد ضروری از منازل خارج نشــوند، اما برخی بساطگستران بیتوجه به این موضوع با پهن کردن بساط در مناطق پر ترددی همچون میدان صادقیه، میدان هفت تیر، نارمک و تهرانپارس، مردم را تشویق به خرید میکنند. شهرداری تهران در اولین گام 42 بازار روز را که در 42 نقطه پایتخت قرار داشتند، حدود 10 روز پیش تعطیل کرد. 10 هزار دستفروش در این بازار روزها به صورت رسمی مشغول فعالیت بودند، اما جز دستفروشان منطقه 19 و 5 هیچ کدام دارای شناسنامه رسمی نیستند. شهرداری اما برای این تعداد که شناسنامه دارند، تسهیلات ویژهای قائل شده است. اول اینکه اجاره یا شارژی که در ابتدای ماه به حساب شهرداری ریخته بودند، برایشان محفوظ مانده یا برگردانده میشود و دوم اینکه در سال آینده اولویت با افرادی است که حالا اجازه فعالیت ندارند. با اینهمه معلوم نیست که آیا این افراد خارج از مناطق معین دستفروشی میکنند یا خیر؟! علاوه بر این دو بازار بزرگ پرندگان در شرق و غرب تهران و چهار مرکز خرید و فروش خودرو که روزانه بیش از 5 هزار ورودی خودرو داشتند هم فعلاً تعطیل شدهاند. اگرچه تعطیلی این مراکز از بار نگرانیهای مردم کاسته است، اما برای هزاران نفری که روزانه از آنها درآمد کسب کرده و بهترین ماه درآمدزایی خود را از دست دادهاند، اوضاع فرق میکند. با وجود ممنوعیتها، آنها همچنان اصرار دارند که در مناطق دیگر بساط پهن کنند. غلامحسین محمدی، مشاور شهردار تهران و رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران در توییتی این موضوع را تأیید کرده است: «با وجود تعطیلی ۴۲بازارچه همچنان دستفروشی در سطح شهر جدی است و باید با همکاری شهروندان کنترل شود.»
«روح الله» یکی از دستفروشانی است که به زحمت چندین قاب موبایل را روی زمین چیده، 45 ساله است و برای همین جنسها 25 میلیون تومان چک کشیده است. به قدری عصبی و کلافه به نظر میرسد که به زور جواب مشتریهایش را میدهد. خودش میگوید هر از گاهی یک نفر از دور اجناسش را دید میزند، اما هستند افرادی هم که بدون دستکش و ماسک، خرید میکنند. با صدای بلند تأکید میکند نه ترس ازکرونا دارد و نه اینکه کسی را به آن مبتلا میکند. اصلاً اگر قرار است بدبخت شود، کرونا بگیرد راحتتر است. تا الآن فقط 40 هزار تومان فروش داشته و هر روز هم محل بساطش را تغییر میدهد. کمی آنطرفتر از او، «صفرعلی»، کرفسهای تازه میفروشد، اجاره خانهاش را با هر بسته کرفس 10 هزار تومانی درمیآورد که حالا شانس بیاورد، روزی 30 هزار تومان به جیبش میرود. دستکش پوشیده و ماسک کهنهاش را هم با همان دستش جا به جا میکند و بعد با همان دست، کرفسها را داخل کیسه مشتری میاندازد. میگوید شهرداری میخواهد خرج زندگیام را بدهد؟ نه بیمهای دارم و نه کار دیگری، دلمان به همین روزها خوش بود. هرکاری هم بکنند ما بازهم مشغول میشویم، وقتی فکری برای ما نکردهاند که نمیتوانند اجبار کنند! در ورودی یکی از پاساژهای قدیمی، معصومـه، میوه و آلوهای خشک میفروشد، تبلیغش خانگی بودن اجناس است. کاملاً بهداشتی و ضدکرونا! میگویم چطور ضدعفونی شده؟ میگوید همه را زیر داغی آفتاب انداخته بعد هم رویشان را کیسه سفید کشیده که هیچ میکروبی داخلش نرود! نرخها را نه پائین آورده و نه تخفیف میدهد. میگوید مردم شب عید، هرچه باشد میخرنـد. حالا ناز میکنند، اما یک هفته دیگر همین کرونا هم یادشان میرود! سرپرست خانوار است و ناراحتی قلبی دارد: «خرج زندگی که نباشد، جانم چه ارزشی دارد!» بچههایش در خانه قرنطینهاند. خودش هم به خاطر جذب مشتریها هر از 5 دقیقه، دستانش را با مایعی به رنگ آب که ظاهراً خانگی است، شست و شو میدهد! در آن سو، اما عابرانی که از جلوی بساطها رد میشوند، دل و دماغی برای خرید ندارند. شاید نیم نگاهی بیندازند، اما سریع رد میشوند، برخیهایشان هم زیر لب، غرغرمی کنند. از هر 10 عابر شاید یک نفراز سر دلسوزی یا شاید هم بیتوجهی خرید کند. اوضاع البته در مناطق پرتردد، بساط دستفروشها را گرمتر کرده است. با اینهمه آنطور که برخی منابع آگاه میگویند تعداد دستفروشان در سطح شهر تهران تا 40 درصد کاهش یافته است. تا این لحظه هیچ خبری از ابتلای دستفروشان به کرونا مخابره نشده، اما مأموران سد معبر همچنان مثل گذشته از بساط گستری در مناطق مختلف جلوگیری میکنند. اینبار البته دستور ستاد مقابله با کرونا هم ضمیمه شده تا جدیتر جلوی تجمعات نگران کننده گرفته شود.
بــا این حـــال بیــــش از 40 درصد دستفروشان، جزو قشر نیازمند محسوب میشوند، افرادی که روز مزد هستند. برای همین شهرداری تهران تلاش دارد تا با دستگاههای خدماترسان مثل کمیته امداد و بهزیستی برای کمک به این افراد توافق کند. این خبر را حمید رضا تحصیلی، مدیر عامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران به «ایران» داده است: «اگر با این دستگاههای خدمات رسان به توافق برسیم، این افراد را برای دریافت بستههای کمک معیشتی به آنها معرفی خواهیم کرد.» اغلب دستفروشان بیمه نیستند. البته تعدادی از آنها خود را بیمه خود اختیاری کردهاند. اما خبری از هیچ قرارداد رسمی نیست. چراکه دستفروشان حتی یک صنف هم محسوب نمیشوند. تنها در دو منطقه تهران حدود 2 هزار دستفروش تشکیل پرونده داده و اطلاعاتی از خود برجای گذاشتهاند. بعید است که در سایر شهرهای کشور هم اطلاعات مشخصی از دستفروشان باشد. بنابراین سؤال این است دولت چگونه میخواهد به این افراد کمک کند؟ کرونا البته فقط دستفروشان را هدف قرار نداده است. اغلب مشاغل دچار ضررو زیانهای سنگین مالی شدهاند. این قشر باید بدانند که جانشان در خطر ابتلا به کروناست.
«خراسانیات» با صدای محمدرضا شجریان و آهنگسازی پرویز مشکاتیان منتشر شد
دم زدن در هوای خراسان
ندا سیجانی
خبرنگار
ضبط «خراسانیات» با صدای محمدرضا شجریان و آهنگسازی پرویز مشکاتیان به سیوسه سال پیش یعنی سال 65 برمیگردد که به دلایلی منتشر نشده بود و دیروز در شرایطی که خسرو آواز ایران در بیمارستان و تحت نظر پزشکان معالج است و از طرفی دیگر شیوع ویروس کرونا بسیاری را نگران و خانهنشین کرده، وارد بازار موسیقی شد و بسرعت مورد استقبال قرار گرفت. «خراسانیات» متأثر از موسیقی مقامی خراسان است با اشعاری از باباطاهرعریان و ملک الشعرای بهار و با قطعاتی چون «مقدمه کاروانیان»، «زلفای قجری»، «تک نوازی سنتور»، «یقین دِرُم»، «گفتی که ممیر وچهار مضراب»، «قطعه خزان» و«ساز و آواز دشتستانی». اجرای موسیقی این اثر را هم نوازندگان گروه عارف بر عهده داشتهاند و هنرمندان بزرگ و نام آشنایی چون پرویز مشکاتیان، منصور سینکی، جمشید عندلیبی، محمد فیروزی، اردشیر کامکار، بیژن کامکار و ارژنگ کامکار از چهرههای شاخصی هستند که در این اثر حضور داشتهاند. اردشیر کامکار و محمد فیروزی در یادداشتهایی اختصاصی از خراسانیات میگویند.
اردشیر کامکار
نوازنده کمانچه
«خــراسـانیات» یادآور سالها همکاری و دوستی با نوازندگان گروه موسیقی عارف است که باردیگر با حضور پرویز مشکاتیان جانی دوباره گرفت. آن دوران و بعد از تعطیل شدن کانون چاووش و گروههای عارف و شیدا، زنده یاد مشکاتیان تلاش کرد باردیگر اعضای این گروه را درمنزل خود دور هم جمع کند البته حسین علیزاده و زنده یاد محمدرضا لطفی از ایران مهاجرت کرده بودند. این آلبوم حاصل بیش از 7 ماه تلاش و تمرین نوازندگان این آلبوم است که آواز آن بعدها ضبط شد. البته آن دوران با همین گروه، آلبومهای دیگری چون «نوا»، «مرکب خوانی» و «دستان» هم تولید شد. بیراه نگفتهام اگر بگویم این آلبوم حاصل همدلی و همکاری و مهمتر از همه عشق هنرمندان آن دوره بوده است. بزرگانی چون محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان هریک برگی از تاریخ موسیقی ایران هستند و هر دو اهل خراسان و آشنا به موسیقی و حال و هوای این منطقه و همین مسأله باعث شد این اثر با اشعاری از ملک الشعرای بهار و با حس و حالی زیبا تولید شود. بیتردید وقتی بین اعضای یک گروه همدلی وجود داشته باشد قطعاً نتیجه کار آن هم متفاوت خواهد بود و این شاخصه مهم آثار موسیقی آن دوران است اما متأسفانه امروزه سلیقه مردم تغییر کرده و بسیاری از جوانان به سمت موسیقیهایی گرایش پیدا کردهاند که اغلب بیمحتواست. نمیدانم چه دستهایی در کار است اما آنچه که مشهود است افرادی میخواهند موسیقی ایران را به بیراه بکشانند. ناگفته نماند شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی هم بیتقصیر نبودهاند و به این مسأله دامن زدهاند. به گونهای که شرایط کار برای موزیسینهای سنتی سخت شده و نمیتوانند کاری تولید و منتشر کنند. شرکتهای توزیع آلبومهای موسیقی و عوامل هم هیچ حمایتی نمیشوند و این اتفاق موجب شده موسیقی سنتی و ملی ایران به انزوا کشیده شود. امیدواریم این آلبوم و مخاطبان شجریان و مشکاتیان و کسانی که با آثار این هنرمندان خاطره دارند این کار را که به لحاظ کیفی بسیار خوب است تهیه کنند و از آن لذت ببرند. بزرگانی چون شجریان و مشکاتیان هنرمندانی هستند که بسادگی نمیتوان جایگزینی برای آنها پیدا کرد. خوانندهای چون شجریان با آن صدای پرقدرت و گیرا همتا ندارد و ممکن است دیگر خلق نشود. مشکاتیان هم جزو همان استثنائات موسیقی بود. هنرمندی خوش ذوق و قریحه و آشنا و آگاه به موسیقی ردیفی و نوازندهای پر قدرت و با احساس که این احساس در آثارش کاملاً مشهود بود. به عقیده من اصل موسیقی به غیر از تکنیک و دیگر مسائل، ذوق است که حرف اول را میزند و مشکاتیان آراسته به این ذوق و زیبایی بود و کم هستند آهنگسازانی چون او.
با اینهمه استعدادهای بسیار خوب و خوش ذوقی در موسیقی ایران وجود دارد که هم خوب میخوانند و هم به زیبایی ساز مینوازند اما هیچ حمایتی از آنها وجود ندارد. آثار این هنرمندان جوان بسختی در قلب مردم نفوذ میکنند و از راه موسیقی نمیتوانند امورات خود را بگذرانند و برخی هم که تنها با تبلیغات و خودنمایی این کارها را انجام میدهند و طبعاً کسی که اهل تبلیغات و خودنمایی باشد هنرش درجه یک نیست. بارها گفتهام موسیقی یک تکنیک و علم است و باید برای آموختن آن تلاش کرد. در ایران نوازنده و خوانندههای بسیاری هستند که معروف هم میشوند اما یک ساعت هم تمرین نمیکنند چون برای هنر خود دل نمیسوزانند و نمیخواهند موسیقی خوب به خورد مردم بدهند؛ بلکه تنها بهدنبال خودنمایی هستند. البته نمیخواهم اینگونه تصور کنند که میخواهیم اختلاف بینداریم اما حقیقت این است که جدیتی در کارشان نیست و بهدنبال اهداف دیگری هستند.
محمد فیروزی
نوازنده بربط
بیش از 30 سال از ضبط آلبوم موسیقی «خراسانیات» میگذرد آن روزها را خوب به یاد میآورم روزهایی که درکنار نوازندگان خوب و شناخته شده گروه عارف و با حضور پرویز مشکاتیان یکدل و یکصدا ساز نواختیم و امروز بسیار خوشحالم که این آلبوم منتشر شد و به گوش مردم رسید.
این آلبوم در ادامه کارهای قدیمی کانون چاووش و گروههای عارف و شیداست و قطعاً مردم خاطرات بسیار خوبی از آثار آن دوره دارند و با استقبال خوبی روبهرو خواهد شد. متأسفانه آثار موسیقی که امروزه به گوش میرسند اغلب تلفیقی هستند با سازبندیهای مختلف که چندان ریشه درموسیقی اصیل ایرانی ندارد و برمبنای ردیف موسیقی ایرانی نیست. پرویز مشکاتیان تصنیفساز بزرگ و آهنگساز بسیار با ذوقی است و به اشعار شاعران بزرگ و معاصر ایران تسلط بسیاری داشت و این توجه در آثارش مشهود بود، محمد رضا شجریان نیز نام آشنای موسیقی آوازی ایران خوانندهای که همتا ندارد و هنرش جاودانه است. اما متأسفانه شرایط امروز جامعه تغییر کرده و دلسوزی در موسیقی دیده نمیشود، آن زمان با عشق وعلاقه کار میکردیم و توجهی به مادیات نداشتیم و راضی بودیم و لذت آن روزگار به دورهم بودن و تولید کار خوب بود اما متأسفانه امروز با این اوضاع و شرایط اقتصادی موزیسینها و آهنگسازان به کارهای با محتوا توجهی ندارند و تنها در این فکرند که یک کار منتشر کنند به همین دلیل اوضاع موسیقی امروز با آن دوران متفاوت است.
خبرنگار
ضبط «خراسانیات» با صدای محمدرضا شجریان و آهنگسازی پرویز مشکاتیان به سیوسه سال پیش یعنی سال 65 برمیگردد که به دلایلی منتشر نشده بود و دیروز در شرایطی که خسرو آواز ایران در بیمارستان و تحت نظر پزشکان معالج است و از طرفی دیگر شیوع ویروس کرونا بسیاری را نگران و خانهنشین کرده، وارد بازار موسیقی شد و بسرعت مورد استقبال قرار گرفت. «خراسانیات» متأثر از موسیقی مقامی خراسان است با اشعاری از باباطاهرعریان و ملک الشعرای بهار و با قطعاتی چون «مقدمه کاروانیان»، «زلفای قجری»، «تک نوازی سنتور»، «یقین دِرُم»، «گفتی که ممیر وچهار مضراب»، «قطعه خزان» و«ساز و آواز دشتستانی». اجرای موسیقی این اثر را هم نوازندگان گروه عارف بر عهده داشتهاند و هنرمندان بزرگ و نام آشنایی چون پرویز مشکاتیان، منصور سینکی، جمشید عندلیبی، محمد فیروزی، اردشیر کامکار، بیژن کامکار و ارژنگ کامکار از چهرههای شاخصی هستند که در این اثر حضور داشتهاند. اردشیر کامکار و محمد فیروزی در یادداشتهایی اختصاصی از خراسانیات میگویند.
اردشیر کامکار
نوازنده کمانچه
«خــراسـانیات» یادآور سالها همکاری و دوستی با نوازندگان گروه موسیقی عارف است که باردیگر با حضور پرویز مشکاتیان جانی دوباره گرفت. آن دوران و بعد از تعطیل شدن کانون چاووش و گروههای عارف و شیدا، زنده یاد مشکاتیان تلاش کرد باردیگر اعضای این گروه را درمنزل خود دور هم جمع کند البته حسین علیزاده و زنده یاد محمدرضا لطفی از ایران مهاجرت کرده بودند. این آلبوم حاصل بیش از 7 ماه تلاش و تمرین نوازندگان این آلبوم است که آواز آن بعدها ضبط شد. البته آن دوران با همین گروه، آلبومهای دیگری چون «نوا»، «مرکب خوانی» و «دستان» هم تولید شد. بیراه نگفتهام اگر بگویم این آلبوم حاصل همدلی و همکاری و مهمتر از همه عشق هنرمندان آن دوره بوده است. بزرگانی چون محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان هریک برگی از تاریخ موسیقی ایران هستند و هر دو اهل خراسان و آشنا به موسیقی و حال و هوای این منطقه و همین مسأله باعث شد این اثر با اشعاری از ملک الشعرای بهار و با حس و حالی زیبا تولید شود. بیتردید وقتی بین اعضای یک گروه همدلی وجود داشته باشد قطعاً نتیجه کار آن هم متفاوت خواهد بود و این شاخصه مهم آثار موسیقی آن دوران است اما متأسفانه امروزه سلیقه مردم تغییر کرده و بسیاری از جوانان به سمت موسیقیهایی گرایش پیدا کردهاند که اغلب بیمحتواست. نمیدانم چه دستهایی در کار است اما آنچه که مشهود است افرادی میخواهند موسیقی ایران را به بیراه بکشانند. ناگفته نماند شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی هم بیتقصیر نبودهاند و به این مسأله دامن زدهاند. به گونهای که شرایط کار برای موزیسینهای سنتی سخت شده و نمیتوانند کاری تولید و منتشر کنند. شرکتهای توزیع آلبومهای موسیقی و عوامل هم هیچ حمایتی نمیشوند و این اتفاق موجب شده موسیقی سنتی و ملی ایران به انزوا کشیده شود. امیدواریم این آلبوم و مخاطبان شجریان و مشکاتیان و کسانی که با آثار این هنرمندان خاطره دارند این کار را که به لحاظ کیفی بسیار خوب است تهیه کنند و از آن لذت ببرند. بزرگانی چون شجریان و مشکاتیان هنرمندانی هستند که بسادگی نمیتوان جایگزینی برای آنها پیدا کرد. خوانندهای چون شجریان با آن صدای پرقدرت و گیرا همتا ندارد و ممکن است دیگر خلق نشود. مشکاتیان هم جزو همان استثنائات موسیقی بود. هنرمندی خوش ذوق و قریحه و آشنا و آگاه به موسیقی ردیفی و نوازندهای پر قدرت و با احساس که این احساس در آثارش کاملاً مشهود بود. به عقیده من اصل موسیقی به غیر از تکنیک و دیگر مسائل، ذوق است که حرف اول را میزند و مشکاتیان آراسته به این ذوق و زیبایی بود و کم هستند آهنگسازانی چون او.
با اینهمه استعدادهای بسیار خوب و خوش ذوقی در موسیقی ایران وجود دارد که هم خوب میخوانند و هم به زیبایی ساز مینوازند اما هیچ حمایتی از آنها وجود ندارد. آثار این هنرمندان جوان بسختی در قلب مردم نفوذ میکنند و از راه موسیقی نمیتوانند امورات خود را بگذرانند و برخی هم که تنها با تبلیغات و خودنمایی این کارها را انجام میدهند و طبعاً کسی که اهل تبلیغات و خودنمایی باشد هنرش درجه یک نیست. بارها گفتهام موسیقی یک تکنیک و علم است و باید برای آموختن آن تلاش کرد. در ایران نوازنده و خوانندههای بسیاری هستند که معروف هم میشوند اما یک ساعت هم تمرین نمیکنند چون برای هنر خود دل نمیسوزانند و نمیخواهند موسیقی خوب به خورد مردم بدهند؛ بلکه تنها بهدنبال خودنمایی هستند. البته نمیخواهم اینگونه تصور کنند که میخواهیم اختلاف بینداریم اما حقیقت این است که جدیتی در کارشان نیست و بهدنبال اهداف دیگری هستند.
محمد فیروزی
نوازنده بربط
بیش از 30 سال از ضبط آلبوم موسیقی «خراسانیات» میگذرد آن روزها را خوب به یاد میآورم روزهایی که درکنار نوازندگان خوب و شناخته شده گروه عارف و با حضور پرویز مشکاتیان یکدل و یکصدا ساز نواختیم و امروز بسیار خوشحالم که این آلبوم منتشر شد و به گوش مردم رسید.
این آلبوم در ادامه کارهای قدیمی کانون چاووش و گروههای عارف و شیداست و قطعاً مردم خاطرات بسیار خوبی از آثار آن دوره دارند و با استقبال خوبی روبهرو خواهد شد. متأسفانه آثار موسیقی که امروزه به گوش میرسند اغلب تلفیقی هستند با سازبندیهای مختلف که چندان ریشه درموسیقی اصیل ایرانی ندارد و برمبنای ردیف موسیقی ایرانی نیست. پرویز مشکاتیان تصنیفساز بزرگ و آهنگساز بسیار با ذوقی است و به اشعار شاعران بزرگ و معاصر ایران تسلط بسیاری داشت و این توجه در آثارش مشهود بود، محمد رضا شجریان نیز نام آشنای موسیقی آوازی ایران خوانندهای که همتا ندارد و هنرش جاودانه است. اما متأسفانه شرایط امروز جامعه تغییر کرده و دلسوزی در موسیقی دیده نمیشود، آن زمان با عشق وعلاقه کار میکردیم و توجهی به مادیات نداشتیم و راضی بودیم و لذت آن روزگار به دورهم بودن و تولید کار خوب بود اما متأسفانه امروز با این اوضاع و شرایط اقتصادی موزیسینها و آهنگسازان به کارهای با محتوا توجهی ندارند و تنها در این فکرند که یک کار منتشر کنند به همین دلیل اوضاع موسیقی امروز با آن دوران متفاوت است.
تدابیر اقتصادی ضد کرونایی
- تسویه حساب بدهکاران بانکی تا پایان خردادبه تعویق افتاد
- 3 هزار میلیارد تومان برای کسب و کارهای تعطیل
- مشترکان برای پرداخت قبوض برق تا پایان اردیبهشت مهلت دارند
- رشد ۸ برابری ظرفیت تولید مواد ضدعفونی کننده
13 و 14
مدیر روابط عمومی برکنارشد انصاری فرد افشاگری کرد و استعفا داد
زلزله شبانه در پرسپولیس
گروه ورزش/ دوشنبه شب و بامداد سهشنبه (دیروز) اتفاقهایی در باشگاه پرسپولیس رخ داد که میتوان آن را به زلزله شبانه تشبیه کرد. در حالی که ساعات پایانی دوشنبه سپری میشد، اپلیکیشن و اینستاگرام باشگاه پرسپولیس خبری منتشر کردند مبنی بر اینکه حسین قدوسی، مدیر روابط عمومی این باشگاه دیگر سمتی نخواهد داشت. کسی که علاوه بر سمت مشاور عالی باشگاه، یار قدیمی و دست راست محمدحسن انصاریفرد به شمار میرود و برای همین این برکناری غیرمنتظره بود. البته خود قدوسی بعد از ظهر دوشنبه با انتشار یک پست مبهم در اینستاگرامش مشخص کرده بود که اتفاقاتی در شرف رخ دادن است. با این حال و تا زمان آمدن انصاریفرد روی خط برنامه «فوتبال برتر»، کسی نمیدانست که دقیقاً چه اتفاقی قرار است رقم بخورد.
انصاری فرد: باشگاه مبارک خودشان
انصاریفرد در ارتباط تلفنی نیمه شب خود با این برنامه، گفت: «متأسفانه بدون اطلاع من قدوسی را که از یاران باوفای باشگاه پرسپولیس بوده، برکنار کردند. بعد از این اتفاق، اعضای هیأت مدیره خبر این برکناری را بدون هماهنگی با من منتشر کردند که وقتی آن را خواندم، شوکه شدم. پس از آن، رسول پناه پیام داد و از لفظ بسیار جسارتآمیزی در قبال من استفاده کرد. درگیریهای ما با هیأت مدیره خیلی زیاد بود ولی نمیخواستم به خاطر آرامش پرسپولیس، هواداران این مسائل را متوجه شوند. آنها کار را به جایی رساندند که دیگر جای ماندن من نیست چون مدیرعاملی که نتواند مدیر روابط عمومیاش را خودش انتخاب کند، حتماً اختیار ندارد. این باشگاه مبارک خودشان باشد. در هیأت مدیره باشگاه خیلی اهانتها به من شد. هاشمی 6 جلسه غیبت میکرد اما در جلسه هیأت مدیره وقیحانه به من جسارت میکرد. من توهینها و بی ادبیهای آنها را به وزیر ورزش گزارش کردم و بارها گفتم که دل این هیأت مدیره با ما نیست و نمیخواهند ما موفق شویم، حتی گفتم که آنها چهار چرخ باشگاه را فلج کردهاند. چون بحثهای اقتصادی خوبی داشتیم و درآمدزاییهای خوبی صورت گرفت اما هیچ اتفاقی رخ نمیداد.» انصاریفرد در ادامه خبر از استعفای خود داد: «در 3 ماهی که رسول پناه به عنوان رئیس هیأت مدیره انتخاب شد، متوجه شدم وزیر فقط با وی امورات را هماهنگ میکند و دیگر هیچ ارتباطی با من نداشت و جلسات مخفیانه برگزار میکردند. سؤالم از وزیر این است اگر به من اعتقادی نداشتید، چرا این کار را کردید؟ با ادامه این روند، به صلاح پرسپولیس نیست به همکاریام ادامه دهم. مطمئن هستم با رفتن من، زیرساختهایی که آماده کردم گشایش پیدا خواهد کرد و باشگاه به درآمدزایی خوبی میرسد.»
واکنش وزارت ورزش
روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان با تکذیب ادعای انصاریفرد، اعلام کرد که وزیر هیچ دخالتی در عزل و نصب مدیر روابط عمومی پرسپولیس ندارد و این اقدامات از اختیارات هیأت مدیره و مدیرعامل باشگاه است. همچنین مهدی رسول پناه، رئیس هیأت مدیره پرسپولیس در گفتوگو با پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان گفت: «بنای کار حفظ اعتماد هواداران و سرمایه مادی و معنوی آنهاست و در این مورد با کسی تعارف نداریم. ما هم از طریق رسانهها در جریان استعفای مدیرعامل قرار گرفتیم و امروز (دیروز) در جلسه هیأت مدیره سرپرست مدیرعاملی مشخص میشود. هواداران ذرهای نگران نباشند. پرسپولیس مقتدر و با شفافیت و صحت اداره میشود و اجازه نمیدهیم با هیاهو و شایعه، امنیت روانی باشگاه و هواداران را برهم بزنند. تا قبل از واگذاری که اراده دولت و وزارتخانه است، ما قانوناً مسائل کلان خود و حسابرسی و موارد نظارتی را با وزارتخانه هماهنگ میکنیم اما این نهاد هیچ دخالت مدیریتی ندارد و هیأت مدیره پرسپولیس مستقل و با برنامه کارها را پیش میبرد.» با این حال، حسین خبیری معاون اجرایی باشگاه پرسپولیس در جمع خبرنگاران اعلام کرد که اعضای هیأت مدیره مخالف رفتن انصاری فرد هستند و در نشست امروز (دیروز) با انصاریفرد تماس خواهند گرفت تا وی در جلسهای در روزهای آینده حاضر شود و قرار است انصاریفرد تا فردا (امروز) نظر نهایی خود را به اعضای هیأت مدیره باشگاه اعلام کند.
انصاریفرد در چه شرایطی رفت؟
انصاری فرد که ۷ شهریور جانشین ایرج عرب شده بود، در شرایطی تصمیم به استعفا گرفت که باشگاه احکام سنگینی را برای پرداخت بدهی کادر مربیان و یک بازیکن کروات دریافت کرده و باید بسرعت مبلغی نزدیک به ۲۰ میلیارد تومان را برای پرداخت آماده کند. این در شرایطی است که موعد پرداخت چکهای رضایتنامه یحیی گلمحمدی هم که در نیم فصل با رقمی بالا به پرسپولیس آمد، رسیده و مطالبات بازیکنان کنونی باشگاه در فاصله ۹ هفته به پایان فصل به مرز ۵۰ درصد نرسیده هم وجود دارد. با این حال، صحبتهای انصاری فرد نشان میدهد که در چند ماه اخیر اختلافهای زیادی بین او و هیأت مدیره وجود داشته است. چه بسا که آنها در موضع موافق گابریل کالدرون هم بودند و سرمربی آرژانتینی سابق سرخها هم در پیام خداحافظی خود از اعضای هیأت مدیره تشکر کرده بود. با این حال، به نظر میرسد حامی مالی و اپلیکیشن باشگاه هم با انصاری فرد به چالش خورده و تمایلی به ادامه حضور مرد شماره 16 پرسپولیس در دهه 60 نداشته است اما این را هم باید در نظر داشت که تعیین یا برکناری کارمندان باشگاه برعهده مدیرعامل است. البته انصاری فرد سمت دیگری را هم به قدوسی داده بود و او مسئول جذب بازیکن خارجی برای پرسپولیس نیز شد که در نوع خود عجیب به نظر میرسید. در این شرایط، آنتونی استوکس و کریستین اوساگونا جذب پرسپولیس شدند. دو مهاجمی که تاکنون ثمره فنی خاصی برای پرسپولیس نداشتهاند. اوساگونا تنها یک پاس گل داده و استوکس هم با گرفتن ۱۵۰ هزار دلار نقد در دوبی، کمتر از یک ماه در پرسپولیس دوام آورد و در همان دوبی نیز از این تیم جدا شد تا فعلاً به تمرینات پرسپولیس بازنگردد! این در حالی است که علیرضا بیرانوند، دروازهبان ملیپوش پرسپولیس جزو نخستین بازیکنانی بود که ناراحتیاش از بحث درآمدزایی باشگاه را علنی و صفحه رسمی باشگاه در اینستاگرام را آنفالو کرد. اتفاقی که کارگزار بورسِ طرف قرارداد باشگاه را حسابی آشفته کرد.
تجمع عجیب هواداران پرسپولیس مقابل وزارت
به دنبال استعفای انصاریفرد، تعدادی از هواداران پرسپولیس صبح دیروز مقابل وزارت ورزش تجمع کردند و بعد از یک ساعت تجمع تصمیم گرفتند راهی باشگاه پرسپولیس شده و مقابل ساختمان این باشگاه تجمع کنند. این در شرایطی است که به توصیه وزارت بهداشت، مردم باید به دلیل شیوع ویروس کرونا سعی کنند که از خانههای خود بیرون نیایند و حداقل از تجمعات اینچنینی پرهیز کنند. در هر حال این عده از هواداران ترجیح دادند سلامتی خود را به خطر بیندازند!
دستور روحانی به استانداران قم، گیلان و مازندران:
از ورزشگاهها و اماکن مسقف به عنوان نقاهتگاه برای بیماران استفاده کنید
رئیس جمهوری در تماس تلفنی با استانداران استانهای قم، گیلان و مازندران ضمن دریافت گزارش آخرین وضعیت این استانها از نظر مقابله با ویروس کرونا و درمان مبتلایان، بر ضرورت اجرای جدی، دقیق و همراه با قاطعیت کلیه پروتکلها و تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تأکید کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی روز سهشنبه دراین تماسهای تلفنی به استانداران قم، گیلان و مازندران دستور داد که پیشبینیهای لازم درمورد وضعیت استان خود در ایام عید را به صورت دقیق انجام داده و در صورت لزوم از ورزشگاهها و اماکن مسقف به عنوان نقاهتگاه برای بیماران استفاده کنند. روحانی با قدردانی از تلاشها و اقدامات انجام شده از سوی کادر درمانی و بیمارستانی در مداوای بیماران مبتلا به کرونا، ضرورت استفاده از همکاری نیروهای مسلح برای ایجاد امکانات بیمارستانی و احداث مراکز درمانی سیار و همچنین استفاده از پرسنل درمانی نیروهای مسلح برای درمان بیماران را مورد تأکید قرار داد. رئیس جمهوری با اشاره به اهمیت رعایت اجتناب از جابهجایی و سفرهای غیرضروری و ضرورت ماندن در خانه برای کمک به جلوگیری از انتقال ویروس از سوی هموطنان، از استانداران قم، گیلان و مازندران خواست مردم استانهای خود را به رعایت کامل این موضوع دعوت کرده و به مشارکت بطلبند. آقایان «بهرام سرمست»، «ارسلان زارع» و «احمد حسین زادگان» استانداران قم، گیلان و مازندران در این گفتوگو آخرین وضعیت شیوع ویروس کرونا و مبتلایان به این بیماری در استانهای خود را به رئیس جمهوری ارائه کرده و نیازها و کمبودهای خود را برای مقابله با این بیماری و درمان سریع مبتلایان ارائه کردند.
رهبر معظم انقلاب موافقت کردند
مدافعان سلامت شهید خدمت محسوب می شوند
با موافقت رهبر معظم انقلاب «مدافعان سلامت»، «شهید خدمت» محسوب میشوند.
بهگزارش ایسنا، حضرت آیتالله خامنهای با پیشنهاد وزیر بهداشت مبنی بر شهید خدمت محسوب شدن کادر پزشکی، پرستاری، بهداشتی و خدماتی که در جبهه خدمترسانی به بیماران مبتلا به کرونا جان خود را از دست دادند موافقت کردند.
متن نامه دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به رهبر معظم انقلاب، به شرح زیر است؛
«حضرت آیت اللهالعظمی خامنهای مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)
سلام علیکم؛
با احترام، همانگونه که مستحضرید، در گرفتاری اخیر کشور متعاقب ابتلا ناگهانی تعدادی از هموطنان عزیزمان به بیماری کرونا، پزشکان و پرستاران و کادر بهداشتی و خدماتی مراکز مختلف بهعنوان مدافعان سلامت دل به دریا زدند و پروانه وار گرد بیماران گشتند. خانه و زندگی را ترک نمودند و از عزیزان و خانواده دور ماندند و بعضاً بهدلیل آلودگی به ویروس، جان خویش را در راه خدمت صادقانه از دست دادند.
از آنجا که این عزیزان جان برکف همچون مدافعان حرم در دفاع از حریم سلامت مردم جانفشانی کردند، از حضرتعالی تقاضا دارم، موافقت فرمایید جانباختگان تیم پرستاری، پزشکی و خدماتی بخشهای مراقبت از بیماران کرونایی بهعنوان شهید محسوب گردند.
این عنایت حضرتعالی کما فیالسابق موجبات دلگرمی بیشتر این قشر خدمتگزار به مردم شریف را فراهم خواهد نمود. از بذل عنایت و لطف بی کرانتان سپاسگزارم.»
بنابر اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت، پیرو این نامه، رهبر معظم انقلاب با پیشنهاد دکتر نمکی مبنی بر شهید خدمت خواندن جانباختگان کادر پزشکی، پرستاری، بهداشتی و خدماتی در خدمترسانی به بیماران مبتلا به ویروس کرونا موافقت فرمودند. همچنین در متن پیام تشکر وزیر بهداشت از رهبر معظم انقلاب آمده است؛
«چند روز قبل با داغی که در از دست دادن عزیزان پزشک، پرستار، کادر بهداشتی و خدماتی که در مراکز درمانی بیماران مبتلا به ویروس کرونا (COVID-19) جانشان را نثار خدمت به بیماران کرده بودند، در سینه داشتم، عریضهای تقدیم رهبر معظم انقلاب نمودم که موافقت فرمایند این برباد رفتگان در یاد مانده بهعنوان شهدای خدمت محسوب شوند، گرچه سوز جانگداز شهادت این عزیزان همواره مغز استخوانم را خواهد گداخت، مع الوصف موافقت محبتآمیز ایشان که مدافعان سلامت همچون مدافعان حریم مرزهایمان در دفاع مقدس و مدافعان حرم ستارگان تابناک آسمان و شهادت میمانند و میدرخشند، افتخاری است برای جامعه بهداشت و درمان کشور که شبانه روز در دفاع از حریم سلامت مردم سرزمینشان جانفشانی میکنند. امید است روح بلند این عزیزان همنشین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باشد.
این ابراز لطف و قدرشناسی محبتآمیز رهبر فرزانه انقلاب، خدمتگزاران صدیق نظام سلامت را بیش از پیش و دلسوزانه در عرصه خدمت نگاه خواهد داشت. برای این عزیزان علو درجات و برای همکاران ارجمندم در سراسر کشور تندرستی و بهروزی مسئلت دارم.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سلام ایران
-
دولت علیه کرونا؛ شبکهساز، اطلاعرسان اجماعساز، محلیاندیش و مقتدر
-
شهدا، رکن هویت و امنیت ما
-
اصلاح طلبان و اعتدالیها «صبر و انتظار» پیشه کنند
-
تعطیلی موزهها در نوروز
-
باری اضافه بر دوش باربرهای بازار
-
دستفروشان مقرری بیمه بیکاری میگیرند
-
دم زدن در هوای خراسان
-
تدابیر اقتصادی ضد کرونایی
-
زلزله شبانه در پرسپولیس
-
از ورزشگاهها و اماکن مسقف به عنوان نقاهتگاه برای بیماران استفاده کنید
-
مدافعان سلامت شهید خدمت محسوب می شوند
اخبارایران آنلاین